English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English Persian
idiosyncrasies خصیصه فردی
idiosyncrasy خصیصه فردی
Other Matches
featured خصیصه
feature خصیصه
features خصیصه
featuring خصیصه
trait خصیصه
traits خصیصه
options خصیصه اختیاری
option خصیصه اختیاری
featured خصیصه خصوصیات
features خصیصه خصوصیات
feature خصیصه خصوصیات
optional feature خصیصه اختیاری
featuring خصیصه خصوصیات
flair استعداد خصیصه
feature extraction استخراج خصیصه
program specification خصیصه برنامه
dope vector خصیصه نما
standard feature خصیصه متعارف
dope vector بردار خصیصه نما
subjective فردی
individuals فردی
individual فردی
single entry حسابداری فردی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
ontogeny پدیدایی فردی
individualization فردی ساختن
interpersonal coherence انسجام بین فردی
libertarians طرفدارازادی فردی
libertarian طرفدارازادی فردی
interpersonal میان فردی
personalism فلسفه فردی
personal right حقوق فردی
hexastich قطعه شش فردی
individual responsibility مسئوولیت فردی
intraindividual درون فردی
intrapersonal درون فردی
individual ownership مالکیت فردی
ontogency تکوین فردی
ontogenesis پدیدایی فردی
personal pace اهنگ فردی
personal tempo اهنگ فردی
individual differences تفاوتهای فردی
interindividual میان فردی
pattern خصوصیات فردی
individuality وجود فردی
patterns خصوصیات فردی
unit نفر عدد فردی
pinned عدد شناسایی فردی
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
pin عدد شناسایی فردی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
patterns الگو صفات فردی
personal distribution توزیع درامد فردی
pattern الگو صفات فردی
units نفر عدد فردی
pinning عدد شناسایی فردی
aptitude test ازمون قابلیت فردی
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
individualism اصول استقلال فردی
autecology بوم شناسی فردی
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
depersonalization توجه نکردن به هویت فردی
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualizing منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
miscegenation ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
to walk on eggshells <idiom> در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
libertarian طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
hacker فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hackers فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
parol arrest جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
endorser پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com