English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
jitter خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
Other Matches
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scanner وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
draft چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
fluctuate حرکت به بالا و پایین
fluctuation حرکت به بالا و پایین
fluctuating حرکت به بالا و پایین
fluctuates حرکت به بالا و پایین
fluctuated حرکت به بالا و پایین
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
status خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
scroll متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
scrolls متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
enhancing استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhance استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
apple desktop bus باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
vertical متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
scrolls متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scroll متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
game وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
ksr ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
raster یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
implicit reference مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
columns در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
up and down بالا و پایین
top-down از بالا به پایین
bottom up از پایین به بالا
top down از بالا به پایین
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
critical closing speed سرعت بحرانی پایین
see-sawing بالا و پایین روی
see-sawed بالا و پایین روی
see-saws بالا و پایین روی
top down development توسعه از بالا به پایین
dandle بالا و پایین انداختن
see-saw بالا و پایین روی
bump بالا و پایین رفتن
yo-yos بالا و پایین رونده
yo-yo بالا و پایین رونده
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
dead center position نقطه مرگ بالا یا پایین
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
jigging بالا و پایین بردن طعمه در اب
heaving بالا و پایین رفتن ناو
jounce بشدت بالا و پایین پریدن
swaying بالا و پایین رفتن ناو
bottom up technique روش اجرا از پایین به بالا
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
high/low/close/open graph نمودار بالا / پایین / بسته /باز
count down از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
uppercut ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
uppercuts ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
tamp بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
downward movement حرکت رو به پایین
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
bubble memory سرعت بالا و حافظه متحرک
elevation تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
halliard طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
elevations تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
checked حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
jungle gym چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
maintop سکویی که درست در راس شاه دگل پایین واقع دارد
electron beam رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
hsp Printer Speed High چاپگر سرعت بالا
paging rate سرعت صفحه بندی
retarding disc صفحه سرعت شکن
air speed indicator صفحه سرعت نما
messages اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
homes که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
home که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
desktop آنچه در بالا میز قرار دارد
quickness سرعت حرکت
easiness [quickness] سرعت حرکت
rate سرعت حرکت
rapidity سرعت حرکت
rapidness سرعت حرکت
speediness سرعت حرکت
speed of action سرعت حرکت
swiftness سرعت حرکت
velocity سرعت حرکت
speeding سرعت حرکت
speed سرعت حرکت
promptitude سرعت حرکت
nippiness سرعت حرکت
pace سرعت حرکت
paced سرعت حرکت
paces سرعت حرکت
speeds سرعت حرکت
alacrity [speed] سرعت حرکت
rates سرعت حرکت
fleetness سرعت حرکت
promptness سرعت حرکت
celerity سرعت حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
highlight bar میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
horizontal دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
scrolls برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
scroll برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
IAS فضای حافظه اصلی با سرعت بالا در سیتم کامپیوتری
peripheral رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
foward speed همنه سرعت در صفحه افقی
upward motion حرکت رو به بالا
sustained rate سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
downbeat حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers] با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
wind velocity سرعت حرکت باد
spanks با سرعت حرکت کردن
average speed سرعت متوسط حرکت
spanked با سرعت حرکت کردن
spank با سرعت حرکت کردن
keyboard send receive صفحه کلید ارسال- پذیرش
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
pages کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
page کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
upthrust حرکت بطرف بالا
shift upward حرکت به سمت بالا
upswing حرکت به سوی بالا
eight inch disk فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
to bolt با سرعت زیاد حرکت کردن
sound velocity سرعت حرکت صوت در اب دریا
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
puncher مشتزنی که بیشتر کوشش درزدن ضربه دارد تا سرعت ومهارت
mirror writing shadow reading کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
line printer وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
spooling ارسال داده به دیسک که با سرعت طبیعی قابل چاپ است و کامپیوتر
upstroke حرکت قلم بطرف بالا
reverses حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse حرکت درخلاف جهت . ارسال
reversing حرکت درخلاف جهت . ارسال
reversed حرکت درخلاف جهت . ارسال
multimedia درایو ROM-CD و صفحه تصویر با renelution بالا
fleet هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleets هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
Videotex سیستم ارسال متن و نمایش آن روی صفحه
videotext سیستم ارسال متن و نمایش آن روی صفحه
outputs ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
footnotes یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
footnote یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
ascii صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com