Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
personal foul
خطای بدنی به حریف
Other Matches
charging
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
hacking
خطای بدنی
assault
حمله بدنی به حریف
assaulted
حمله بدنی به حریف
assaults
حمله بدنی به حریف
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
touch football
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
kneeing
خطای سد کردن راه حریف بازانو
multiple foul
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
appeal play
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
physical profile
براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment
کیفر بدنی مجازات بدنی
obstruction
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
horizontal error
خطای بر دو سمت خطای افقی
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
magnetic deviation
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
bodily
بدنی
systemic
بدنی
corporals
بدنی
corporal
بدنی
so matic
بدنی
somatic
بدنی
physical
بدنی
somatic disorders
اختلالهای بدنی
flesh colour
رنگ بدنی
physical exercise
تمرین بدنی
physical movement
حرکت بدنی
p.exercise
پرورش بدنی
body type
سنخ بدنی
physical profile
نیمرخ بدنی
common sensibility
حس کلی بدنی
physical education
تربیت بدنی
physical appearance
منظر بدنی
corporal punishment
تنبیه بدنی
flesh red
بدنی رنگ
bodily pain
درد بدنی
somatotype
ریخت بدنی
corps a corps
تماس بدنی
assault and battery
حملهی بدنی
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
emotional and physical
امور عاطفی و بدنی
gestic
وابسته بحرکت بدنی
corporeal
بدنی دارای ماده
somesthesis
حساسیت به حسهای بدنی
eurhythmics
حرکات بدنی موزون
eurythmics
حرکات بدنی موزون
physical characteristics
مشخصات زمین خصوصیات بدنی
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
classical seat
وضع بدنی سوارکار روی زین
syndromes
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
assault
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
assaults
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
physical
مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
syndrome
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
assaulted
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
orthograde
راه رونده با بدنی راست وعمودی
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
dachshunds
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshund
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant
دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
cruelty
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
physical inspection
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cumulative error
خطای کل
foot fault
خطای پا
adversary
حریف
match
حریف
adversaries
حریف
matches
حریف
d. cut d.
حریف
rivalled
حریف
rivalling
حریف
foe
حریف
challenger
حریف
rivals
حریف
opponents
حریف
adversarial
حریف
opponent
حریف
rivaling
حریف
foes
حریف
rivaled
حریف
challengers
حریف
competitors
حریف
competitor
حریف
rival
حریف
balks
خطای توپزن
major foul
خطای عمده
torts
خطای مدنی
malfeasance
خطای اداری
matching error
خطای تطبیقی
indeterminate error
خطای تصادفی
machine error
خطای ماشین
individual foul
خطای شخصی
line generated error
خطای انتقال
hallucinations
خطای حس اغفال
hallucination
خطای حس اغفال
line transmission error
خطای انتقال
logic error
خطای منطقی
intermittent error
خطای متناوب
intermittent error
خطای غیردائمی
intentional foal
خطای عمدی
catastrophe
خطای جدی
catastrophes
خطای جدی
instrumental error
خطای دستگاه
inheritated error
خطای موروثی
logical error
خطای منطقی
inherent error
خطای ذاتی
tort
خطای مدنی
miscalculations
خطای محاسباتی
breaches
خطای رد یک توافق
breached
خطای رد یک توافق
breach
خطای رد یک توافق
average error
خطای میانگین
mean error
خطای میانگین
backcourt foul
خطای شخصی
backcourt violation
خطای 01 ثانیه
burst error
خطای قطاری
chance error
خطای تصادفی
chromatic aberration
خطای رنگی
civil wrong
خطای مدنی
apparent error
خطای فاهری
anticipatory error
خطای انتظاری
handling
خطای دست
optical illusion
خطای باصره
optical illusions
خطای باصره
absolute error
خطای مطلق
accidental error
خطای اتفاقی
accidental error
خطای تصادفی
accumulated error
خطای انباشته
common foul
خطای عادی
pushing
خطای حمله
experimental error
خطای ازمایشی
fatal error
خطای مهلک
fatal error
خطای جدی
divide exception
خطای تقسیم
foot fault
خطای پا درسرویس
fractional error
خطای نسبی
frequency error
خطای فرکانس
hand out
خطای سرویس
hard error
خطای ملموس
he did me a great wrong
خطای بزرگی .....
error of expectation
خطای انتظار
error of estimate
خطای براورد
computational mistake
خطای محاسباتی
constant error
خطای ثابت
continuous error
خطای پیوسته
continuous error
خطای متوالی
cumulative error
خطای جمعی
determinate error
خطای معین
dimensional error
خطای اندازه
miscalculation
خطای محاسباتی
drift error
خطای راندگی
dynamic error
خطای پویا
indeterminate error
خطای نامعین
systematic error
خطای منظم
syntax error
خطای نحوی
charge
خطای حمله
ti
خطای فنی
PE
خطای احتمالی
illusion
خطای حسی
systematic error
خطای سیستماتیک
team foul
خطای مهم
time error
خطای زمانی
handing
خطای دست
residual error
خطای مانده
variable error
خطای متغیر
temporary error
خطای موقتی
technical foul
خطای فنی
charges
خطای حمله
illusions
خطای حسی
standard error
خطای استانده
service over
خطای سرویس
side out
خطای سرویس
spherical aberration
خطای کروی
soft error
خطای ملموس
uncertainty
خطای تخمینی
uncertainties
خطای تخمینی
standard error
خطای پایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com