Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
English
Persian
kneeing
خطای سد کردن راه حریف بازانو
Other Matches
charging
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
personal foul
خطای بدنی به حریف
multiple foul
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
appeal play
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
obstructions
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstruction
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
horizontal error
خطای بر دو سمت خطای افقی
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
truncation error
خطای کوتاه کردن
round off error
خطای گرد کردن
rounding error
خطای گرد کردن
roud off error
خطای گرد کردن
dribbling
رد کردن توپ از حریف
dribbles
رد کردن توپ از حریف
dribbled
رد کردن توپ از حریف
dribble
رد کردن توپ از حریف
clinch
بغل کردن حریف
marks
نشانه کردن حریف
mark
نشانه کردن حریف
clinched
بغل کردن حریف
clinches
بغل کردن حریف
clinching
بغل کردن حریف
put the ball on the floor
رد کردن توپ از حریف
squeezes
سد کردن مدافع حریف با دونفر
parry
دفع کردن حمله حریف
parries
دفع کردن حمله حریف
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
squeeze
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
سد کردن مدافع حریف با دونفر
parried
دفع کردن حمله حریف
to overcrow one's rival
از پیروزی بر حریف شادی کردن
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
parrying
دفع کردن حمله حریف
simple leg ride
شگک خراب کردن حریف
finger hold
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
squeezing
سد کردن مدافع حریف با دونفر
magnetic deviation
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
overplay
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplaying
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplays
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
hip check
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
change of engagement
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
sweat out
بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
near all
نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
to backtrack
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
approximation
خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximations
خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
jabs
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengaging
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengage
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jab
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
jabbing
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengages
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
cold
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colds
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colder
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
coldest
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
speared
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
angle block
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
to turn the tables on any one
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spear
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
clips
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spearing
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
ceding parry
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
spears
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
double leg pick up
زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
poke check
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
high leg attack and shoulder control
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
protection
سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
crashingly
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing
خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
writes
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
preventive
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
touch football
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
cumulative error
خطای کل
foot fault
خطای پا
foe
حریف
challengers
حریف
foes
حریف
challenger
حریف
rivaled
حریف
rival
حریف
d. cut d.
حریف
adversary
حریف
rivals
حریف
rivalling
حریف
adversaries
حریف
rivalled
حریف
opponents
حریف
competitor
حریف
competitors
حریف
opponent
حریف
matches
حریف
adversarial
حریف
match
حریف
rivaling
حریف
technical foul
خطای فنی
illusions
خطای حسی
variable error
خطای متغیر
inheritated error
خطای موروثی
transient error
خطای گذرا
transit error
خطای عبور
instrumental error
خطای دستگاه
fatal error
خطای مهلک
intentional foal
خطای عمدی
cumulative error
خطای جمعی
intermittent error
خطای متناوب
experimental error
خطای ازمایشی
optical illusion
خطای باصره
optical illusions
خطای باصره
hard error
خطای ملموس
illusion
خطای حسی
breached
خطای رد یک توافق
dynamic error
خطای پویا
malfeasance
خطای اداری
transmission error
خطای مخابره
chromatic aberration
خطای رنگی
indeterminate error
خطای نامعین
indeterminate error
خطای تصادفی
truncation error
خطای برشی
truncation error
خطای برش
matching error
خطای تطبیقی
hand out
خطای سرویس
drift error
خطای راندگی
error of expectation
خطای انتظار
twentyfour second violation
خطای 42 ثانیه
breach
خطای رد یک توافق
civil wrong
خطای مدنی
error of estimate
خطای براورد
chance error
خطای تصادفی
individual foul
خطای شخصی
inherent error
خطای ذاتی
foot fault
خطای پا درسرویس
breaches
خطای رد یک توافق
tolerance limit
خطای مجاز
undetected error
خطای نایافته
hallucinations
خطای حس اغفال
hallucination
خطای حس اغفال
constant error
خطای ثابت
systematic error
خطای منظم
continuous error
خطای پیوسته
continuous error
خطای متوالی
uncertainties
خطای تخمینی
team foul
خطای مهم
syntax error
خطای نحوی
logical error
خطای منطقی
computational mistake
خطای محاسباتی
side out
خطای سرویس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com