English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
Other Matches
sidereal time زمان نجومی
ephemeris time زمان نجومی
greenwich sidereal time زمان نجومی گرینویچ
celestial precomputation محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
impulse پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulses پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulsive آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
fairness شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
run time error خطای زمان اجرا
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
hazards خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazard خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
celestial نجومی
astronomic نجومی
astrologic نجومی
astronomical نجومی
first light افق نجومی
telescopes دوربین نجومی
radio telescopes رادیوی نجومی
telescope دوربین نجومی
radio telescope رادیوی نجومی
astro نجومی فلکی
astro altitude ارتفاع نجومی
ephemeris تقویم نجومی
address calendar تقویم نجومی
astronomical constants ثابتهای نجومی
celestial equator استوای نجومی
almanach تقویم نجومی
celestial navigation ناوبری نجومی
celestial horizon افق نجومی
celestial sphere کره نجومی
ephermeris تقویم نجومی
year سال نجومی
planetary ستارهای نجومی
astronomic observation دیدبانی نجومی
astrophysics فیزیک نجومی
sidereal angle زاویه نجومی
sidereal day روز نجومی
azimuth سمت نجومی
astronomical triangle مثلث نجومی
siderial day روز نجومی
sidereal time وقت نجومی
sidreal year سال نجومی
equinox استوای نجومی
astronomical unit واحد نجومی
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
equinoctial مربوط به استوای نجومی
astrophysics فیزیک نجومی استروفیزیک
astronomical twilight شفق و فلق نجومی
astrophysical منسوب به فیزیک نجومی
astrophysicist متخصص فیزیک نجومی
reticle شبکه دوربین نجومی
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
telescopic وابسته بدوربین نجومی
sidereal وابسته به ثوابت نجومی
gyro compass قطب نمای نجومی
astro tracker تعقیب کننده نجومی
sidereal hour angle زاویه ساعتی نجومی
astronomical twilight تاریک وروشن نجومی
sidereal period دوره تناوب نجومی
astro compass قطب نمای نجومی
siderial وابسته به ثوابت نجومی
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
conscious error خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
azimuth angle زاویه گرای نجومی هواپیما
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
azimuth گرای نجومی راس القدم
gyro angle زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
telescopist متخصص استعمال دوربینهای نجومی
sigil علامت نجومی علائم رمزی
predominated دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
gyroscopes وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscope وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival زمان حضور زمان رسیدن
presented زمان حاضر زمان حال
presenting زمان حاضر زمان حال
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
present زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
seek time زمان جستجو زمان طلب
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
azimuth deviation اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
stellar guidance سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
almanacs تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac تقویم سالیانه تقویم نجومی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
tensed زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses زمان فعل تصریف زمان فعل
tense زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
times زمان
simultaneously در یک زمان
timed زمان
time of blowing زمان دم
dates زمان
date زمان
stroke زمان
stroked زمان
strokes زمان
stroking زمان
zeitgeist زمان
away از ان زمان
thitherto تا ان زمان
synchronous هم زمان
contemporaneous هم زمان
thence از ان زمان
yet تا ان زمان
synchrone هم زمان
terming زمان
termed زمان
term زمان
whene'er هر زمان
timepiece زمان
clock زمان
time consuming زمان بر
cotemporaneous هم زمان
tempos زمان
cycle time زمان
tempo زمان
clocks زمان ها
period زمان
time-piece زمان
ticker [colloquial] [watch] زمان
time زمان
coinstantaneous هم زمان
periods زمان
time-consuming زمان بر
setting time زمان گیرش
holding time زمان نگهداری
hereunto تا این زمان
compile time زمان کامپایل
civil time زمان عرفی
chronoscope زمان نما
chronoscope زمان سنج
time lags زمان مرده
time lag زمان تاخیر
time lag زمان مرده
handleing time زمان بررسی
head seek time زمان جستجوی هد
time lags زمان تاخیر
seek time زمان پیگردی
time-consuming زمان طلب
in process of time بمرور زمان
coking period زمان کک سازی
idle time زمان بی باری
idle period زمان توقف
run time زمان اجرا
running time زمان رانش
present tense زمان حال
hour meter زمان شمار
scheduler زمان بند
local time زمان محلی
clk زمان سنج
scheduling queue صف زمان بندی
searching time زمان جستجو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com