Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (15 milliseconds)
English
Persian
catastrophic error
خطا یا مشکل در کل سیستم
Search result with all words
crash
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
alternate
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternated
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternates
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
seamless integration
فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
Other Matches
ScanDisk
که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
straw that breaks the camel's back
<idiom>
مشکل پشت مشکل کمر انسان را خم میکند
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
The real problem is not whether machines think but whether men do.
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
problem
مشکل
scarc ely
مشکل
jigsaws
مشکل
jigsaw
مشکل
problems
مشکل
quandaries
مشکل
quandary
مشکل
difficult
مشکل
uphill
مشکل
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
bisexuals
خنثی مشکل
hardest
مشکل شدید
hardly
مشکل بزحمت
feeding problem
مشکل تغذیه
harder
مشکل شدید
floorer
سوال مشکل
hard to please
مشکل پسند
hard
مشکل شدید
off the hook
<idiom>
دورشدن از مشکل
in a jam
<idiom>
مشکل داشتن
kick up a fuss
<idiom>
به مشکل بر خوردن
head above water
<idiom>
آشکاری مشکل
have a time
<idiom>
به مشکل بر خوردن
fun and games
<idiom>
وفیفه مشکل
deep water
<idiom>
مشکل سخت
bisexual
خنثی مشکل
finicality
مشکل پسندی
finically
مشکل پسندانه
up the creek
<idiom>
به مشکل برخودن
in a bind
<idiom>
به مشکل افتادن
knot
مشکل عقده
solution
پاسخ یک مشکل
faultless
<adj.>
بدون مشکل
fastidious
مشکل پسند
exquisite taste
مشکل پسندی
f.in taste
مشکل پسند
problem identification
بازشناسی مشکل
ill
مشکل سخت
What's the problem?
مشکل کجاست؟
ill-
مشکل سخت
impeccable
<adj.>
بدون مشکل
sound
<adj.>
بدون مشکل
picksome
مشکل پسند
solutions
پاسخ یک مشکل
free from error
<adj.>
بدون مشکل
immaculate
<adj.>
بدون مشکل
flawless
<adj.>
بدون مشکل
fastidiousness
مشکل پسندی
defect description
توضیح مشکل
description of error
توضیح مشکل
error description
توضیح مشکل
fault description
توضیح مشکل
miminy piminy
مشکل پسند
open sesame
مشکل گشا
knots
مشکل عقده
ills
مشکل سخت
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
can of worms
<idiom>
مشکل پیچیده وسردرگم
solved
یافتن پاسخ یک مشکل
solving
یافتن پاسخ یک مشکل
solves
یافتن پاسخ یک مشکل
unhandy
مشکل بدست امده
solve
یافتن پاسخ یک مشکل
mooney problem checklist
مشکل سنج مونی
to resolve a doubt
حل مشکل یاشبهه کردن
to put the a. in the helve
مشکل یامعمائی را حل کردن
end
در انتها یا پس از چندین مشکل
resource person
فرد مشکل گشا
turn tail
<idiom>
فرار از خطر یا مشکل
ends
در انتها یا پس از چندین مشکل
calculation
پاسخ به یک مشکل در ریاضی
no picnic
<idiom>
ناخوش آیند ،مشکل
in a world of one's own
<idiom>
مشکل عمیق داشتن
in the doghouse
<idiom>
مشکل پیدا کردن با
through the mill
<idiom>
تجربه شرایط مشکل
problem behavior
رفتار مشکل افرین
mystification
مشکل وپیچیده سازی
Gordian knot
مشکل معما مانند
ended
در انتها یا پس از چندین مشکل
Gordian knots
مشکل معما مانند
problem child
کودک مشکل افرین
raise eyebrows
<idiom>
ایجاد مشکل و زحمت
mastered
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
difficult terrain
زمین مشکل برای عبور
hardens
مشکل کردن سخت شدن
iteration
تکرار یک برنامه برای حل مشکل
harden
مشکل کردن سخت شدن
it is particularly difficult
بیک طرزمخصوصی مشکل است
i can add rapidly
مشکل مارا زیاد کرد
simple
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
policy dilemma
تناقض سیاست ها مشکل سیاستی
Problem - solving .
گره گشایی ( رفع مشکل )
intricate design
نقش پیچیده، درهم و مشکل
mattering
مشکل یا مساله قابل بحث
mattered
مشکل یا مساله قابل بحث
matters
مشکل یا مساله قابل بحث
simpler
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
last straw
<idiom>
[آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
finicking
جلوه فروش مشکل پسند
simplest
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
matter
مشکل یا مساله قابل بحث
clear up
<idiom>
حل کردن یا توضیح دادن (مشکل)
he can scarcely have done that
مشکل این کار را کرده باشد
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
calculate
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
calculated
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
complexes
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
calculates
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
procedure
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
break
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
problem
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
advanced
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
problems
سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
complicated
با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
breaks
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
system's design
مدل سیستم طرزساخت سیستم
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
crossover
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
drainage system
سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
conversions
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
get
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
cross that bridge when you come to it
<idiom>
[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
gets
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
getting
برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
squirelly
اتومبیلی که در سرعت زیادکنترل ان سر پیچ مشکل باشد
conferences
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
conference
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
parallelling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com