Dictiornary-Farsi | خطرات منتفی نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
unexpired risks	خطرات منتفی نشده


Other Matches

reserved for unexpired risks	ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
fall from grace <idiom>	منتفی شدن
to be disgraced	منتفی شدن
loosest	منتفی کردن
looser	منتفی کردن
loose	منتفی کردن
jumbo risks	خطرات بزرگ
all risks	تمام خطرات
against all risks	در براب کلیه خطرات
war risks	خطرات ناشی از جنگ
emergency risk	خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
carrier's risk	خطرات به عهده حمل کننده
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.	در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
approval by acclamation	تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
haggard	رام نشده
savage	رام نشده
savaged	رام نشده
unabridged	کوتاه نشده
savages	رام نشده
unclaimed	مطالبه نشده
undisturbed	مختل نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unabridged	تلخیص نشده
unworn	استعمال نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncommitted	تقبل نشده
unalloyed	الیاژ نشده
savaging	رام نشده
unchanged	عوض نشده
unquestioned	بحث نشده
unattached	اعزام نشده
unearned	کسب نشده
unquestioned	بررسی نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpublished	چاپ نشده
unattached	توفیق نشده
unconnected	وصل نشده
wound less	زخمی نشده
unpaid	پرداخت نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unbidden	دعوت نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
uninvited	دعوت نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unpublished	نشر نشده
unabated	کاسته نشده
roughdry	اطو نشده
undirected	هدایت نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
inextinct	نیست نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
increate	افریده نشده
unexploded	منفجر نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
imperforate	منگنه نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbacked	رام نشده
unbowed	سر کوب نشده
non switched line	خط گزینه نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
unleached	سفید نشده
unlicked	لیسیده نشده
unsought	کاوش نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unstudied	مطالعه نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unwashed	شسته نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unworn	کهنه نشده
unasked	سوال نشده
unpolished	پرداخت نشده
unsight	دیده نشده
unspotted	ننگین نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unnormalized	هنجار نشده
undisiplined	تربیت نشده
unpremediated	تصور نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaved	پس انداز نشده
autochthonous	جابجا نشده
unset	ثابت نشده
unshod	نعل نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
virgins	استفاده نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
virgin	استفاده نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unread	خوانده نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
inviolate	نقض نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
undetected	کشف نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unsettled	تصفیه نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unfinished	تمام نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
opens	واریز نشده
opened	واریز نشده
open	واریز نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unbroken	رام نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
outstandingly	پرداخت نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	واریز نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unmitigated	کاسته نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
uncharted	اکتشاف نشده