Dictiornary-Farsi | خطر بیمه نشدنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
prohibited risk	خطر بیمه نشدنی


Other Matches

valued policy	بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover	بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause	مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause	مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line	قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
incondensable	خلاصه نشدنی تغلیظ نشدنی
inconsumable	سوخته نشدنی تمام نشدنی
incorrodible	خورده نشدنی سائیده نشدنی
unappeasable	اقناع نشدنی راضی نشدنی
insupressive	پامال نشدنی موقوف نشدنی
open policy	بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy	بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance	بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies	بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances	بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
inextricable	حل نشدنی
inductile	خم نشدنی
impalpability	حس نشدنی
irresoluble	اب نشدنی
indiminishable	کم نشدنی
indissoluble	اب نشدنی
indissoluble	حل نشدنی
infeasible	نشدنی
irresolvable	حل نشدنی
insoluble	حل نشدنی
insolvable	حل نشدنی
impracticable <adj.>	نشدنی
impractical	نشدنی
unfeasible <adj.>	نشدنی
inexecutable <adj.>	نشدنی
unrelenting	تسلیم نشدنی
inseparable	جدا نشدنی
insolubility	حل نشدنی ناگذاری
invisible	دیده نشدنی
insolubly	بطور حل نشدنی
ineligible	شامل نشدنی
ineradicable	ریشه کن نشدنی
indiscernible	دیده نشدنی
insatiability	اقناع نشدنی
inexhaustibility	تهی نشدنی
inexecutable	اجرا نشدنی
inexorable	نرم نشدنی
unmanageable	رام نشدنی
inexorable	تسلیم نشدنی
infintesimal	جزخرد نشدنی
intractable	رام نشدنی
indomitable	رام نشدنی
infusible	گداخته نشدنی
inextinguishable	خاموش نشدنی
tameless	رام نشدنی
insatiate	سیر نشدنی
inconvincible	ملزم نشدنی
imperishable	فاسد نشدنی
inconvincible	متقاعد نشدنی
incommutable	سبک نشدنی
incompressible	فشرده نشدنی
unprintable	چاپ نشدنی
incognizable	شناخته نشدنی
incodensable	منقبض نشدنی
invincible	مغلوب نشدنی
inburnt	پاک نشدنی
inapproachable	نزدیک نشدنی
indeclinable	صرف نشدنی
indecomposable	فاسد نشدنی
indefeasibility	الغاء نشدنی
ineffaceable	پاک نشدنی
insatiable	سیر نشدنی
inapplicable	اجرا نشدنی
incalculable	شمرده نشدنی
indocile	رام نشدنی
indistributable	تقسیم نشدنی
indigestive	هضم نشدنی
unforgettable	فراموش نشدنی
indefectible	خراب نشدنی
indefeasible	الغاء نشدنی
insoluble	ماده حل نشدنی
impracticable <adj.>	انجام نشدنی
infrangible	خرد نشدنی
quenchless	خاموش نشدنی
an inflexible rod of iron	میل خم نشدنی
of proof	سوراخ نشدنی
nonrecurring	تجدید نشدنی
unerring	اشتباه نشدنی
an impossible act	کار نشدنی
imperceptible	دیده نشدنی
irrepressible	خوابانده نشدنی
irrepressible	مطیع نشدنی
impalpable	لمس نشدنی
imperforable	سوراخ نشدنی
immiscible	امیخته نشدنی
insatiably	سیر نشدنی
inexecutable <adj.>	انجام نشدنی
unfeasible <adj.>	انجام نشدنی
inviolate	غصب نشدنی
indelible	پاک نشدنی
unfailing	تمام نشدنی
illegibility	خوانده نشدنی
haunting	فراموش نشدنی
immiscible	مخلوط نشدنی
unflappable	مایوس نشدنی
non-starters	کار نشدنی
non-starter	کار نشدنی
impierceable	سوراخ نشدنی
implacability	نرم نشدنی
impenetrable	سوراخ نشدنی
irresoluble	رها نشدنی ول
impracticable	اجراء نشدنی
intractile	کشیده نشدنی
irrelievable	رها نشدنی
irrefragable	تسلیم نشدنی
insurmountable	بر طرف نشدنی
incorruptible	فاسد نشدنی
irradicable	ریشه کن نشدنی
invictive	مغلوب نشدنی
irresuscitable	زنده نشدنی
indefinably	توصیف نشدنی
indefinable	توصیف نشدنی
implacability	ارام نشدنی
impregnability	تسخیر نشدنی
next to impossible	تقریبا نشدنی
never to be forgotten	فراموش نشدنی
insuppresible	موقوف نشدنی
ineradicable	قلع نشدنی
indefatigable	خسته نشدنی
never say die	رام نشدنی
impenetrable	داخل نشدنی
irretractile	جمع نشدنی
irremovable	معزول نشدنی
unrelenting	بیرحم نرم نشدنی
immiscibility	حالت مخلوط نشدنی
irreducible	ناکاستنی ساده نشدنی
irredeemable	باز خرید نشدنی
illimitable	نامحدود محدود نشدنی
impossible	امکان نا پذیر نشدنی
ineffaceably	بطور پاک نشدنی
indelibly	بطور پاک نشدنی
impregnability	استواری ابستن نشدنی
ineffaceable	محو نشدنی ماندگار
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی
irreconcilable	جور نشدنی ناسازگار
inextinguishably	بطور خاموش نشدنی
infintesimal	کوچک خرد نشدنی
inseparably	بطور جدا نشدنی
insuppresible	نخواباندنی پامال نشدنی
inalienable	محروم نشدنی لایتجزا
nonerasable storage	انباره پاک نشدنی
intractably	بطور رام نشدنی
ireversible	دگرگون نشدنی بر نگشتنی
an inseparable prefix	سر واژه جدا نشدنی
irremovable	برداشته نشدنی ثابت
nonperishable items	اقلام فاسد نشدنی
nonerasable storage	حافظه پاک نشدنی
unequivocal	صریح اشتباه نشدنی
incalculably	بطور شمرده نشدنی
unmanagesble	رام نشدنی شرور
indelible	محو نشدنی ماندگار
irrecoverably	بطور وصول نشدنی
indissoluble	منحل نشدنی ماندگار
indelibility	پاک نشدنی بودن
indissolubly	بطور منحل نشدنی
unequivocally	صریح اشتباه نشدنی
indomitably	بطور رام نشدنی
inexhaustible	پایان نا پذیر تهی نشدنی
drainless	پایان ناپذیر تمام نشدنی
unfrequented	دور افتاده تکرار نشدنی
immitigable	سبک نشدنی تسکین ندادنی
unbeatable	شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
nonexpendable	غیر استهلاکی مصرف نشدنی
interminable	تمام نشدنی بسیار دراز
insuperable	شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
incorruptible	فساد نا پذیر منحرف نشدنی
impossibility	عدم امکان کار نشدنی
indestructible	از میان نرفتنی نابود نشدنی
weatherproof	خراب نشدنی در اثر هوا
inexcitable	دیر غضب تهیج نشدنی
infeasible	غیر عملی اجراء نشدنی
piece part	قطعه سرهم و جدا نشدنی
incorrigible	بهبودی ناپذیر درست نشدنی
incompressible	فشار نا پذیر خلاصه نشدنی
irreclaimable	بازیافت نکردنی درست نشدنی
irreparable	مرمت ناپذیر خوب نشدنی
incompressible	کوچک نشدنی غیر قابل تلخیص
inappeasable	غیر قابل تسکین قانع نشدنی
unfaling	تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
irresolvable	غیر قابل تجزیه جدا نشدنی
irrepealable	غیر قابل الغاء باطل نشدنی
inconvincible	اقناع نکردنی شخص متقاعد نشدنی
durable goods	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
indefeasibly	بطور باطل نشدنی چنانکه نتوان الغاکرد
level premium	حق بیمه
insurer, underwriter	بیمه گر
insurance premium	حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&	بیمه
insurance permium	حق بیمه
insurance	حق بیمه
premiums	حق بیمه
underwriter	بیمه گر
insurers	بیمه گر