English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
outside lines خطوط حمله
Search result with all words
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
Other Matches
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
hysterics حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot بیک حمله دریک حمله
hysterogenic حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid حمله تشنجی شبیه حمله
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
front line خط حمله خط حمله یادفاع
target date زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
trick خطوط
tricking خطوط
tricked خطوط
cotidal lines خطوط هم مد
isovent خطوط هم باد
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
line of communications خطوط مواصلات
closed traverse خطوط متقاطع
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
line of flux خطوط قوا
line of induction خطوط القا
emission spectrum lines خطوط نشری
extension lines خطوط دنباله
dedicated lines خطوط اختصاصی
grid lines خطوط شبکه
front lines خطوط مقدم
cotidal lines خطوط مدیکسان
flow lines خطوط جریان
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
flowlines خطوط جریان
isochromatique خطوط همرنگ
isocline خطوط هم شیب
dark lines خطوط تاریک
line spacing فاصله خطوط
line to line fault تماس خطوط
curvature lines خطوط منحنی
absorption lines خطوط دراشامی
zigzag خطوط منکسر
zigzags خطوط منکسر
leading فاصله خطوط
zigzagging خطوط منکسر
symmetry lines خطوط تقارن
zigzagged خطوط منکسر
absorption spectrum خطوط جذبی
street railway خطوط تراموا
air way station خطوط هوایی
balmer lines خطوط بالمر
along line در امتداد خطوط
lines of communication خطوط مواصلاتی
lines of force خطوط قوا
curvature lines خطوط مدور
spectral lines خطوط طیفی
stream lines خطوط جریان
lines of force خطوط نیرو
meridians خطوط نصف النهار
rivers سفیدی بین خطوط
grid interval فاصله خطوط شبکه
river سفیدی بین خطوط
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
electric line of force خطوط نیروی برق
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
zigzag خطوط جناغی پیوسته
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
contour interval فاصله خطوط واصل
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
contour lines خطوط میزان منحنی
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
meridian خطوط نصف النهار
zigzags خطوط جناغی پیوسته
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
crawl trench خطوط رابط سنگرها
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
cutting line of force قطع خطوط قوا
collimate منطبق کردن خطوط
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
rivulose دارای خطوط مارپیچی
line of communications خطوط ارتباطی زمین
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path مسیر خطوط قوا
open lines خطوط باز شطرنج
contours خطوط کناره نما
contours خطوط تراز زمین
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
equal cost lines خطوط هزینه برابر
front lines خطوط جلو جبهه
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
vermiculate دارای خطوط موجی
microwave transmission lines خطوط انتقال ریزموج
gules خطوط موازی عمودی
trackage خطوط راه اهن
hypen ladder ردیف خطوط تیره
hoseline خطوط لوله لاستیکی
sheetlines خطوط کناره نقشه
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
converged تقارب خطوط وجود تشابه
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
converging تقارب خطوط وجود تشابه
converges تقارب خطوط وجود تشابه
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sideline خطوط طرفین میدان بازی
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
converge تقارب خطوط وجود تشابه
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
convergent خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
lineolate خط دار دارای خطوط ریز
infiltrate در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrating در خطوط دشمن نفوذ کردن
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
lineolated خط دار دارای خطوط ریز
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
image sharpness خطوط مورب تحت زاویه معین
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked دارای خطوط گرد در روی بدن
agonic line خطوط رسم شده روی نقشه
line engraving گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
contour map نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
oblique perspective پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
granite paper کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
foreshortening نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
floating lines خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
main stripe [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
raster خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
stereocomparagraph دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
lattices خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
perspective grid خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattice خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
hard clip area حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
outdent خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
yard line خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
ribbing ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
yard marker خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
reversal temperature دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
graticule ticks نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
sketching روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
assaults حمله
assaulted حمله
inroad حمله
assailment حمله
onslaught حمله
onslaughts حمله
offensives حمله
spell حمله
spelled حمله
spells حمله
assault حمله
epileptic fit حمله
time cut ضد حمله
ictys حمله
impugnation حمله
thrust حمله
thrusting حمله
thrusts حمله
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com