Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
Other Matches
outside lines
خطوط حمله
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
hysterics
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
escrime
شمشیربازی
fence
شمشیربازی
fences
شمشیربازی
counter riposte
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
field of play
پیست شمشیربازی
escrime
شمشیربازی کردن
fencing
مسابقه شمشیربازی
salle d'armes
زمین شمشیربازی
master off
استاد شمشیربازی
shinai
خیزران شمشیربازی ژاپنی
fencing time
زمان مسابقه شمشیربازی
piste
زمین شمشیربازی 2 در 41متر
strip
سطح پیست شمشیربازی
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
lanista
شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
ground judge
داور زمین شمشیربازی
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
kendo
شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
presidents
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fence off
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
ond shot
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid
حمله تشنجی شبیه حمله
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
novice
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
tilt
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
tilts
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
guarding
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
front line
خط حمله خط حمله یادفاع
target date
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
tricking
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
trick
خطوط
tricked
خطوط
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
leading
فاصله خطوط
line of communications
خطوط مواصلات
lines of force
خطوط قوا
line of flux
خطوط قوا
line of induction
خطوط القا
line spacing
فاصله خطوط
line to line fault
تماس خطوط
along line
در امتداد خطوط
air way station
خطوط هوایی
dark lines
خطوط تاریک
balmer lines
خطوط بالمر
zigzagged
خطوط منکسر
zigzagging
خطوط منکسر
isochromatique
خطوط همرنگ
zigzags
خطوط منکسر
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
closed traverse
خطوط متقاطع
zigzag
خطوط منکسر
extension lines
خطوط دنباله
emission spectrum lines
خطوط نشری
isovent
خطوط هم باد
lines of communication
خطوط مواصلاتی
lines of force
خطوط نیرو
absorption lines
خطوط دراشامی
dedicated lines
خطوط اختصاصی
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
symmetry lines
خطوط تقارن
flowlines
خطوط جریان
street railway
خطوط تراموا
stream lines
خطوط جریان
spectral lines
خطوط طیفی
front lines
خطوط مقدم
flow lines
خطوط جریان
absorption spectrum
خطوط جذبی
isocline
خطوط هم شیب
cotidal lines
خطوط مدیکسان
grid lines
خطوط شبکه
curvature lines
خطوط منحنی
curvature lines
خطوط مدور
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
gules
خطوط موازی عمودی
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
electric line of force
خطوط نیروی برق
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
meridian
خطوط نصف النهار
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
grid interval
فاصله خطوط شبکه
meridians
خطوط نصف النهار
front lines
خطوط جلو جبهه
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
cutting line of force
قطع خطوط قوا
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
rivers
سفیدی بین خطوط
open lines
خطوط باز شطرنج
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
sheetlines
خطوط کناره نقشه
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
vermiculate
دارای خطوط موجی
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
contours
خطوط کناره نما
contours
خطوط تراز زمین
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
river
سفیدی بین خطوط
trackage
خطوط راه اهن
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
collimate
منطبق کردن خطوط
contour interval
فاصله خطوط واصل
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
contour lines
خطوط میزان منحنی
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
magnetic path
مسیر خطوط قوا
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
agonic line
خطوط رسم شده روی نقشه
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
ring streaked
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked
دارای خطوط گرد در روی بدن
crawl trench
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
graticule
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
hierology
علم خواندن خطوط قدیم مصر
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
stereocomparagraph
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
main stripe
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
raster
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
perspective grid
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com