Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
shadow factor
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
dejagging
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
diffuser area ratio
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
invcersely
بعکس
shades
سایه دار کردن سایه افکندن
shadings
سایه دار کردن سایه افکندن
shade
سایه دار کردن سایه افکندن
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
kernels
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernel
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
reversely
وارونه بعکس
parheliacal
وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
silhouettes
طرح سایه سایه انداختن
silhouette
طرح سایه سایه انداختن
in the short term
<adv.>
برای دوره کوتاه مدت
geometrical percentage
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
jolly boat
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
change of pace
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
lanyard
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyards
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
three turn
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
fasts
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fast
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fastest
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasted
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
short ski
اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
short iron
چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
half tone screen
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
painters
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painter
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
balestra
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
clicks
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
click
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
stockli
حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
mooring penant
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
key signature
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
blacker
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
pre fetch
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
He fight with his shadow.
<proverb>
او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
spats
زنگار کوتاه برای کفش زنگار
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
stop and go
پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
pre-
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
cross section
مقطع
segments
مقطع
profiles
مقطع
profiling
مقطع
segment
مقطع
cutting
مقطع
profiled
مقطع
profile
مقطع
section
مقطع
sections
مقطع
tablature
مقطع
root section
مقطع ریشه
soil profile
مقطع خاک
sectional area
سطح مقطع
profiled
مقطع عرضی
profile
مقطع عرضی
rectangular section
مقطع مستطیلی
trough section
مقطع ناودانی
airfoil
مقطع ایرودینامیکی
aerofoil
مقطع ایرودینامیکی
structural section
مقطع سازهای
transition section
مقطع تبدیل
transverse section
مقطع عرضی
lobule
مقطع کوچک
absorption cross section
مقطع جذب
area
سطح مقطع
oblique section
مقطع مایل
oblique section
مقطع اریب
profiling
مقطع عرضی
profiles
مقطع عرضی
necking
تنگی مقطع
areas
سطح مقطع
coil section
مقطع بوبین
cross section
سطح مقطع
circular cross section
مقطع گرد
half section
نیم مقطع
compact section
مقطع فشرده
cross reaction
سطح مقطع
conic section
مقطع مخروطی
cross section
مقطع عرضی
cross section area
سطح مقطع
box spar
تیرکهای با مقطع مربع
box section
مقطع قوسی سکل
work surfaces
سطح مقطع اصلی
cross sectional data
داده ها در یک مقطع زمانی
vintage model
الگوی مقطع زمانی
cross sectional area
سطح مقطع عرضی
inelastic cross section
مقطع برخورد ناکشسان
cross section
سطح مقطع عرضی
intermediate frequency section
مقطع فرکانس میانی
egg shaped section
مقطع تخم مرغی
interrupted quick flashing light
چشمک زن تند مقطع
cross section
سطح مقطع موثر
horseshoe shaped section
مقطع نعل اسبی
work surface
سطح مقطع اصلی
transection
برش یا مقطع عرضی
total effective collision cross section
سطح مقطع موثر کل
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
rhombus wing
بالی با سطح مقطع متقارن
syllabify
تقسیم به هجای مقطع کردن
uncurtailed bars
ارماتور بدون تقلیل مقطع
effective collision cross section
سطح مقطع برخورد موثر
flumming
تنگ کردن مقطع جریان اب
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
winding crodd section
سطح مقطع سیم پیچی
podite
مقطع با بند پای بندپایان
cross section
نیمرخ پهنا مقطع موثر
form grind
سنگ زدن در مقطع طولی
con di nozzle
نازل موتورجت با مقطع همگرا
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
standard egg section
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
economic section
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
poiseuille flow
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
shadow
سایه
shadowing
سایه
shadowed
سایه
thanks to.....
در سایه
shade
سایه
umber
سایه
shadows
سایه
shades
سایه
shadowless
بی سایه
shadiness
سایه
sunshades
سایه
sunshade
سایه
shadings
سایه
auspices
سایه
umbra
سایه
cleek
سایه
umbrage
سایه
shading
سایه
tricked
خطوط
trick
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
tricking
خطوط
shadows
شدو سایه
penumbra
نیم سایه
shadowing
شبح سایه
umbrageous
[literary]
<adj.>
سایه دار
shadowed
شبح سایه
shadows
شبح سایه
somber
سایه دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com