English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
Other Matches
gules خطوط موازی عمودی
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
laid paper کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
shunted موازی موازی فرعی
shunts موازی موازی فرعی
shunt موازی موازی فرعی
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
tricked خطوط
tricking خطوط
cotidal lines خطوط هم مد
trick خطوط
grid lines خطوط شبکه
zigzagging خطوط منکسر
flow lines خطوط جریان
lines of force خطوط قوا
flowlines خطوط جریان
zigzagged خطوط منکسر
front lines خطوط مقدم
outside lines خطوط حمله
emission spectrum lines خطوط نشری
dedicated lines خطوط اختصاصی
dark lines خطوط تاریک
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
cotidal lines خطوط مدیکسان
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
zigzag خطوط منکسر
extension lines خطوط دنباله
zigzags خطوط منکسر
along line در امتداد خطوط
street railway خطوط تراموا
spectral lines خطوط طیفی
line of communications خطوط مواصلات
stream lines خطوط جریان
symmetry lines خطوط تقارن
balmer lines خطوط بالمر
isocline خطوط هم شیب
closed traverse خطوط متقاطع
curvature lines خطوط منحنی
curvature lines خطوط مدور
absorption lines خطوط دراشامی
leading فاصله خطوط
isovent خطوط هم باد
air way station خطوط هوایی
isochromatique خطوط همرنگ
line of flux خطوط قوا
absorption spectrum خطوط جذبی
line of induction خطوط القا
line spacing فاصله خطوط
line to line fault تماس خطوط
lines of force خطوط نیرو
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
lines of communication خطوط مواصلاتی
hypen ladder ردیف خطوط تیره
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
hoseline خطوط لوله لاستیکی
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
meridian خطوط نصف النهار
grid interval فاصله خطوط شبکه
magnetic path مسیر خطوط قوا
open lines خطوط باز شطرنج
meridians خطوط نصف النهار
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
front lines خطوط جلو جبهه
microwave transmission lines خطوط انتقال ریزموج
line of communications خطوط ارتباطی زمین
crawl trench خطوط رابط سنگرها
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
zigzags خطوط جناغی پیوسته
vermiculate دارای خطوط موجی
trackage خطوط راه اهن
collimate منطبق کردن خطوط
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
sheetlines خطوط کناره نقشه
rivulose دارای خطوط مارپیچی
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
contour lines خطوط میزان منحنی
contour interval فاصله خطوط واصل
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
zigzag خطوط جناغی پیوسته
equal cost lines خطوط هزینه برابر
electric line of force خطوط نیروی برق
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
contours خطوط تراز زمین
contours خطوط کناره نما
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
rivers سفیدی بین خطوط
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
river سفیدی بین خطوط
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
cutting line of force قطع خطوط قوا
infiltrating در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolated خط دار دارای خطوط ریز
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineolate خط دار دارای خطوط ریز
infiltrate در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
converges تقارب خطوط وجود تشابه
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
converge تقارب خطوط وجود تشابه
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
converged تقارب خطوط وجود تشابه
converging تقارب خطوط وجود تشابه
convergent خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
sideline خطوط طرفین میدان بازی
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line خطوط رسم شده روی نقشه
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
image sharpness خطوط مورب تحت زاویه معین
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
line engraving گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
ring straked دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
raster scan graphics نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
contour map نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
floating lines خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
granite paper کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
oblique perspective پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
stereocomparagraph دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
raster خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
main stripe [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
shunt موازی
shunted موازی
paralleled موازی
coaxial موازی
shunts موازی
parallel ruler خط کش موازی
parallel موازی
two parallel lines دو خط موازی
parallelled موازی
parallelling موازی
parallels موازی
paralleling موازی
perspective grid خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
lattices خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattice خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
shunt element عنصر موازی
axially parallel موازی محوری
parallel cells یاختههای موازی
parallel adder افزایشگر موازی
doube bead گچ بری موازی
parallel access دستیابی موازی
running in parallel پردازش موازی
serioprallel دنبالهای و موازی
shunt capacitor خازن موازی
parallel circuit مدار موازی
parallel port درگاه موازی
centronics interface رابط موازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com