Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
Other Matches
fencing
مسابقه شمشیربازی
fencing time
زمان مسابقه شمشیربازی
presidents
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
tilt
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
wire
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
خط اغاز یا پایان مسابقه
pre game drills
تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
bump start
اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
barrier
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
approach
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approached
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approaches
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
barriers
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
formation
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
starting post
تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
checkpoints
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
check-points
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawning
اغاز اغاز شدن
dawned
اغاز اغاز شدن
dawns
اغاز اغاز شدن
dawn
اغاز اغاز شدن
fence
شمشیربازی
escrime
شمشیربازی
fences
شمشیربازی
salle d'armes
زمین شمشیربازی
escrime
شمشیربازی کردن
master off
استاد شمشیربازی
field of play
پیست شمشیربازی
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
strip
سطح پیست شمشیربازی
lanista
شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
piste
زمین شمشیربازی 2 در 41متر
shinai
خیزران شمشیربازی ژاپنی
ground judge
داور زمین شمشیربازی
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
kendo
شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fence off
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
novice
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
instep
اغاز
exordium
اغاز
entrances
اغاز
entranced
اغاز
incipience or ency
اغاز
entrance
اغاز
initiation
اغاز
inception
اغاز
inchoation
اغاز
get away
اغاز
primordium
اغاز
authorship
اغاز
originationu
اغاز
origin
اغاز
origins
اغاز
kick-off
اغاز
insteps
اغاز
abinitio
از اغاز
initation
اغاز
outset
اغاز
getaway
اغاز
getaways
اغاز
kick-offs
اغاز
commencement
اغاز
initio
در اغاز
jump off
اغاز
kick off
اغاز
venue
اغاز
venues
اغاز
onset
اغاز
scratch line
خط اغاز
beginnings
اغاز
beginning
اغاز
entrancing
اغاز
terminus a que
اغاز
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
start of message
اغاز پیام
commencing
اغاز کردن
begin
اغاز کردن
initialed
واقع در اغاز
commences
اغاز کردن
begin
اغاز شدن
initial
واقع در اغاز
commenced
اغاز کردن
begins
اغاز کردن
commence
اغاز کردن
start of taxt
اغاز متن
begins
اغاز شدن
start of heading
اغاز سرفصل
wire to wire
از اغاز تا فرجام
self initiated
خود اغاز
inchoate
اغاز کردن
to take to
اغاز نهادن
initiated
اغاز کردن
thru
از اغاز تاانتها
initiates
اغاز کردن
initiating
اغاز کردن
inaugurate
اغاز کردن
inaugurated
اغاز کردن
inaugurates
اغاز کردن
to push off
اغاز کردن
debut
اغاز کار
debuts
اغاز کار
soft start
اغاز نرم
som
اغاز پیام
start bit
بیت اغاز
initiate
اغاز کردن
initialing
واقع در اغاز
uppermost
از اغاز از ابتدا
launched
اغاز کردن
launches
اغاز کردن
launching
اغاز کردن
inaugurating
اغاز کردن
births
اغاز زاد
alpha
اغاز شروع
alphas
اغاز شروع
prime
درجه یک اغاز
primed
درجه یک اغاز
primes
درجه یک اغاز
nodal point
نقطه اغاز
birth
اغاز کردن
takeoffs
اغاز پرش
takeoff
اغاز پرش
revival
اغاز رونق
revivals
اغاز رونق
jump off
اغاز حمله
push off
اغاز کردن
launch
اغاز کردن
incipit
شروع و اغاز
introductive
اغاز کننده
initialled
واقع در اغاز
from a to izzard
از اغاز تا انجام
initialling
واقع در اغاز
initial point
نقطه اغاز
lead off
اغاز کردن
initials
واقع در اغاز
leadoff
اغاز ضربت
birth
اغاز زاد
alpha and omega
اغاز و فرجام
at first
در اغاز کار
incept
اغاز کردن
inaugurator
اغاز کننده
at the start
در اغاز کار
births
اغاز کردن
set position
اماده در نقطه اغاز
aurora
سرخی شفق اغاز
staggers
خط اغاز مسیر هر دونده
to take arms
جنگ اغاز کردن
staggering
خط اغاز مسیر هر دونده
stagger
خط اغاز مسیر هر دونده
flagman
پرچم دار خط اغاز
start bit
ذرهء اغاز نما
hajime
اغاز مبارزه کاراته
corrosive attack
اغاز و توسعه خورندگی
exordial
مربوط به اغاز یا مقدمه
christmas tide
هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
grid start
حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
initial boiling point
نقطه اغاز جوشش
eolithic
متعلق به اغاز عصرسنگ
jump the gum
خطا در اغاز پرش
decadence
فساد اغاز ویرانی
prefaces
اغاز پیش گفتار
prefaced
اغاز پیش گفتار
preface
اغاز پیش گفتار
through
از اغاز تا انتها کاملا
pullulate
اغاز توسعه نهادن
eras
اغاز تاریخ عصر
era
اغاز تاریخ عصر
stages
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stage
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
prefacing
اغاز پیش گفتار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com