Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
Other Matches
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
routing indicator
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
all points addressable graphics
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
isallobaric
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
true convergence
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
cabling
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
restrainer
فشار دهنده
pushers
فشار دهنده
pusher
فشار دهنده
grids
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
calender
برق انداختن فشار دهنده
indicant
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance
ترازوی نشان دهنده
resilient
نشان دهنده فنری
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
end
کد نشان دهنده انتهای خط
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
gridding
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
geographic reference
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
printhead
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
geographic
جغرافیایی
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
true north
شمال جغرافیایی
latitudes
عرض جغرافیایی
geographical poles
قطبهای جغرافیایی
longitude
طول جغرافیایی
geographical longitude
طول جغرافیایی
true heading
سمت جغرافیایی
geographical meridian
خط طول جغرافیایی
geographical mile
میل جغرافیایی
true bearing
سمت جغرافیایی
true convergence
انحراف جغرافیایی
easting
طول جغرافیایی
geographical mile
مایل جغرافیایی
longitudes
طول جغرافیایی
latitude
عرض جغرافیایی
land map
نقشه جغرافیایی
geographical latitude
عرض جغرافیایی
biogeographic
زیست جغرافیایی
gazetteer
فرهنگ جغرافیایی
placename
نام جغرافیایی
geographic coordinates
مختصات جغرافیایی
geographic map
نقشه جغرافیایی
geographic equator
استوای جغرافیایی
parrallels of latitude
مدارات عرض جغرافیایی
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
co latitude
متمم عرض جغرافیایی
grid
شبکه بندی جغرافیایی
cartogram
نقشه اماری جغرافیایی
grids
شبکه بندی جغرافیایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com