Dictiornary-Farsi | خط روند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 98 (8 milliseconds)

English	Persian
trend line	خط روند


Search result with all words

round	روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest	روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
string	سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
flow	روند
flowed	روند
flows	روند
paragraph	بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraphs	بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
listing	کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listings	کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
proceeding	روند
stack	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
assembling	روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
edit	کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edited	کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
services	توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
assets	که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
dual	در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
pattern	محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns	محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
bell	زنگ در پایان هر روند بوکس
bells	زنگ در پایان هر روند بوکس
trend	روند
trend	روند کار
trends	روند
trends	روند کار
data processing	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
detail	فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing	فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
rehashing	روند پر شدن یک جدول درهم
warm-up	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups	روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
assembly	نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
pagination	روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
annotation	علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotations	علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
extrapolation	ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations	ادامه روند تعمیم دهی
procedure	روند
process	فراشد روند
process	روند
process	روند طریقه
processes	فراشد روند
processes	روند
processes	روند طریقه
ATD	دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
backslash	کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
bidirectional flow	روند دوسویه
code level	تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
control flow	روند کنترل
cryptographic	تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
data flow	روند داده ها
developmental trend	روند تکوینی
divisor	عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
economic trend	روند اقتصادی
expansion slots	شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
fission process	روند انشقاق
flowchapt symbol	نماد روند نما
flowcharter	روند نما
flowcharting symbol	علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
hypertext	به صفحه جددی می روند
inferior figures	حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
Intel	محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
line abreast	کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
paired registers	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
percentile	یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
pernicious trend	روند قهقرایی
power house building	ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
process chart	نقشه روند کار
production process	روند ساخت
program flow	روند برنامه
program flowchart	روند نمای برنامه
rate of rise of water level	روند بالاامدن اب
regenerator	وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
secular trend	روند قرنی
secular trend	روند دراز مدت
snapback	پاس دادن توپ دراغازهر روند
solidifying process	روند انجماد جریان انجماد
stream routing	روند رود
stream routing	روند روانه
texel	مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
timetrend	روند زمانی
trend analysis	تحلیل روند
trepan	روند
upward trend	روند صعودی
up-river	برخلاف روند جریان آب
lover's lane <idiom>	جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process.	این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
to anneal	سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
products customarily found in a pharmacy	کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
modality	روند [پردازه] [شیوه] [روش]
What are the collection procedures for ...?	روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
deep motif	نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
tossle	منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
process of negotiations	روند مذاکرات
Partial phrase not found.