English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
balkline خط عرضی روی میز بیلیارد
Search result with all words
balk قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balkline spot نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
Other Matches
crossbars خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar خط عرضی صلیب میله عرضی
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
transect بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
billiards بیلیارد
billiard بازی بیلیارد
english billiards بیلیارد انگلیسی
eight ball billiard بیلیارد امریکایی
cueball گوی بیلیارد
billiard table میز بیلیارد
snooker بازی شبیه بیلیارد
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
cue باچوب بیلیارد زدن
cues باچوب بیلیارد زدن
head انتهای میز بیلیارد
English گردش فرفرهای گوی بیلیارد
cannons ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
bed سطح هموار کف میز بیلیارد
beds سطح هموار کف میز بیلیارد
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
striker بیلیارد بازی که نوبت اوست
strikers بیلیارد بازی که نوبت اوست
fifteen ball billiard بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
nine ball billiard بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
lemon بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
cribbage billiard بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
lemons بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
forty one continous billiard بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
crosser عرضی
crosses عرضی
cross عرضی
crossbar خط عرضی
transverse عرضی
crossbars خط عرضی
traversing عرضی
traverses عرضی
traverse عرضی
lateral عرضی
traversed عرضی
crossest عرضی
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
in hand گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
bumper pool billiard بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
latitude band کمربند عرضی
lateral stability پایداری عرضی
lateral tell سبقت عرضی
lateral route جاده عرضی
phenomenal عارضی عرضی
phenomenally عارضی عرضی
leak coil بوبین عرضی
lateral shifts تغییرات عرضی
axis خط طولی یا عرضی
cross cut برش عرضی
cross fall شیب عرضی
cross feed تغذیه عرضی
cross hole سوراخ عرضی
cross linking اتصال عرضی
cross piece تیر عرضی
cross roll نورد عرضی
cross section مقطع عرضی
cross section برش عرضی
cross section نیمرخ عرضی
cross trail جاده عرضی
cross compartment دهلیز عرضی
cross brace مهار عرضی
cross brace گیره عرضی
abeam جهت عرضی
accidentalism فلسفه عرضی
accidentalism فلسفهء عرضی
athwart به طور عرضی
lateral forces نیروهای عرضی
horizontal plane صفحه عرضی
baselinesman خط نگهدار خط عرضی
transverse plane صفحه عرضی
deflection sweep درو عرضی
collateral ganglia عقدههای عرضی
cross beam تیر عرضی
cross head تیر عرضی
crossed belt تسمه عرضی
cross traverse تراورس عرضی
timber دنده عرضی
traversing fire اتش عرضی
profile مقطع عرضی
profiled مقطع عرضی
profiles مقطع عرضی
profiling مقطع عرضی
transverse reinforcement ارماتور عرضی
accident صفت عرضی
transverse joint درز عرضی
transverse fault گسل عرضی
transverse crack ترک عرضی
transversal wave موج عرضی
transverse axis محور عرضی
transverse acceleration شتاب عرضی
accidents صفت عرضی
transverse scale مقیاس عرضی
transverse bracing تقویت عرضی
transversal section برش عرضی
transection برش عرضی
trimmed joist تیر عرضی
frame دنده عرضی
northing مختصات عرضی
radial load بار عرضی
radial play بازی عرضی
latitude band نوار عرضی
sag rod مهار عرضی
sagrod مهار عرضی
transverse section مقطع عرضی
transverse stress تنش عرضی
square ball پاس عرضی
sides way نوسان عرضی
shape of cross section نیمرخ عرضی
transverse valley دره عرضی
transverse wave موج عرضی
transverse bulkhead تیغه عرضی
forty one billiard بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
force ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
billiard spot نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
bottle pocket billiard بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
forcing ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
y axis محور عرضی مختصات
counter-brace تیر تقویت عرضی
enfilade درو عرضی کردن
crossrial carriage پاگیر تیر عرضی
transverse bending test ازمایش خمش عرضی
crossing target هدفهای متحرک عرضی
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
latitude band نوار عرضی زمینی
northing محور عرضی نقشه
transverse cardan shaft محور کاردان عرضی
transverse conductance مقدار هدایت عرضی
transverse fatigue test ازمایش خستگی عرضی
transection برش یا مقطع عرضی
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
transverse test specimen نمونه ازمایش عرضی
valley cross section نیمرخ عرضی دره
section of valley نیمرخ عرضی دره
cross wall دیوار پلهای عرضی
cross tree رابط عرضی دکلها
traversing حرکت عرضی یا مورب
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
traverses حرکت عرضی یا مورب
braced تیر تقویت عرضی
brace تیر تقویت عرضی
accidental غیر مترقبه عرضی
backward pass پاس عرضی یا به عقب
traverse حرکت عرضی یا مورب
traversed حرکت عرضی یا مورب
thwarted نشیمنگاه عرضی قایق
thwart نشیمنگاه عرضی قایق
rafters تیر عرضی طاق
rafter تیر عرضی طاق
career courses دورههای عرضی نظامی
cross level buble حباب تراز عرضی
cross section سطح مقطع عرضی
cross hole nut مهره با سوراخ عرضی
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross barred دارای میلههای عرضی
cross sectional data دادههای برش عرضی
cross slide کشوی لغزنده عرضی
shrouds بکسلهای عرضی ناو
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
one and nine balls billiard بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
cut فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
placing پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
places پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
place پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
terete استوانهای شکل در برش عرضی
keels ستون عرضی مرکزی ناو
keel ستون عرضی مرکزی ناو
lateral tell پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
cross folding test ازمایش چین خوردگی عرضی
cross-gable [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
head string خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
I have nothing more to say . دیگر عرضی نیست ( ندارم )
cross trail جاده سرتاسری عرضی در منطقه
tumple گردش حول محور عرضی
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com