Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
Other Matches
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
digitizer
مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
DSP
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
elements
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signalled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signaled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
analogues
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analogue
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analog
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
hybrid circuit
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
T carrier
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
convertor
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
converter
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
adc
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
analogue
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
T committee
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
analog
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
analogue
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
snd
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
collusion
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
adaptive channel allocation
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
digitize
تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود
joint venture
سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
common divisor
مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
rene alloys
الیاژهایی برای دماهای بالا
in witness whereof
برای گواهی مراتب بالا
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
checkerein
لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
loads
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
joint
نیروهای مشترک عملیات مشترک
subscribers
مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber
مشترک روزنامه وغیره مشترک
cassettes
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
brush back
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
cassette
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
bsc
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
hercules graphics adapter
استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
ega
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lift
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
foregrounding
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره
graphics
قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
pl/m
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
capacitor
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
tiny basic
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
pl/i
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
cobol
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
algol
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
MDRAM
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
multibank dynamic random access memory
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
Pentium Pro
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
algol
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
logo
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
dual
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
prolog
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
c
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
weight
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
PRI
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
embedded code
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
procedural
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
enhancing
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
FDDI
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
backbones
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
digital
دیجیتال
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
analog to digital
انالوگ به دیجیتال
digital transmission
مخابره دیجیتال
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
digital to analogue converter
مبدل دیجیتال به انالوگ
analogues
از حالت آنالوگ به دیجیتال
analogue
از حالت آنالوگ به دیجیتال
analog digital converter
مبدل انالوگ دیجیتال
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
bits
واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
A/D
انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
bit
واحد اطلاعات در همه سیستمهای دیجیتال
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
digitally
حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
crystals
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
levels
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
digitize
تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
sound
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
leveled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
audio
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
levelled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
sounded
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
compacted
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compact
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compacts
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
facsimiles
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
compacting
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
facsimile
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
WAV file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
emulsion laser storage
روش ذخیره سازی دیجیتال با استفاده ازلیزر در مقابل ماده حساس به نور
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
selective clock stetching
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
compacted
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
waveform
تبدیل وذخیره سازی یک حالت موج به صورت عددی با استفاده از مبدل آنالوگ / دیجیتال
compacting
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacts
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
convertor
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
converter
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
out of step
دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
images
وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
image
[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
PhotoCD
استاندارد ذخیره سازی نگاتیوها یا قط عات فتوگرافیک میلی متی به صورت دیجیتال روی ROM-CD
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
commonest
مشترک
party lines
خط مشترک
subscriber's line
خط مشترک
sense
حس مشترک
sensed
حس مشترک
senses
حس مشترک
subscribers
مشترک
joint
مشترک
common user
مشترک
commonality
مشترک
intercommon
حق مشترک
commonalities
مشترک
party line
خط مشترک
held in common
مشترک
participants
مشترک
participant
مشترک
common
مشترک
conjoint
مشترک
subscriber
مشترک
commoners
مشترک
intercommunion
ارتباط مشترک
cenotrope
گرایش مشترک
common multiple
مضرب مشترک
common progarm
برنامه مشترک
common storage
حافظه مشترک
interfaces
وجه مشترک
interrelation
مناسبات مشترک
common language
زبان مشترک
coenotrope
گرایش مشترک
interfaces
سطح مشترک
co-author
نویسندهی مشترک
interface
وجه مشترک
complex fraction
برخه مشترک
intersections
فصل مشترک
common wealth
مشترک المنافع
interface
سطح مشترک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com