Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
Other Matches
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
type
حروف چاپی حروف چاپ
typed
حروف چاپی حروف چاپ
types
حروف چاپی حروف چاپ
small print
حروف چاپی ریز
typal
شبیه حروف چاپی
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
pitch
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
graffito
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
subscript
چیزی که در پایین نامه نوشته شود
desender
قسمت پایین حروف کوچک
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
sarmentose
دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
descender
قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
caps
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
top down
از بالا به پایین
top-down
از بالا به پایین
up and down
بالا و پایین
bottom up
از پایین به بالا
see-saw
بالا و پایین روی
fluctuating
حرکت به بالا و پایین
dandle
بالا و پایین انداختن
fluctuate
حرکت به بالا و پایین
see-sawing
بالا و پایین روی
see-sawed
بالا و پایین روی
fluctuated
حرکت به بالا و پایین
fluctuates
حرکت به بالا و پایین
yo-yo
بالا و پایین رونده
see-saws
بالا و پایین روی
fluctuation
حرکت به بالا و پایین
top down development
توسعه از بالا به پایین
yo-yos
بالا و پایین رونده
bump
بالا و پایین رفتن
jigging
بالا و پایین بردن طعمه در اب
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
swaying
بالا و پایین رفتن ناو
bottom up technique
روش اجرا از پایین به بالا
heaving
بالا و پایین رفتن ناو
jounce
بشدت بالا و پایین پریدن
dead center position
نقطه مرگ بالا یا پایین
drafted
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
uppercuts
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
draft
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
count down
از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
high/low/close/open graph
نمودار بالا / پایین / بسته /باز
uppercut
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
recognition
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
tamp
بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
halliard
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
elevation
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevations
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
jungle gym
چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
scroll
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
status
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
scrolls
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
scroll
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
scrolls
برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
horizontal
دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
highlight bar
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
jitter
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
embedded code
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
optical
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
roll scroll
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
bottom up method
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
scrolls
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
migration
انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
readout
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
monotype
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalizes
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
graphics
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
case
حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases
حروف بزرگ یا حروف معمولی
depress
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
non destructive cursor
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
down
سوی پایین بطرف پایین
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
NDR
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic
حروف یک وری حروف کج
syllabary
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
letterpress
چاپی
typographic
چاپی
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
printed
مواد چاپی
printed matter
اوراق چاپی
printouts
نتیجه چاپی
printed circuit
مدار چاپی
letter
حرف چاپی
printed matter
مواد چاپی
printed wiring
سیمکشی چاپی
etched circuit
مدار چاپی
billhead
بروات چاپی
fully formed characters
کاراکترهای چاپی
infusion of tea
دم کردن چاپی
prints
عکس چاپی
editorially
بطور چاپی
letters
حرف چاپی
prints
مواد چاپی
misprints
اشتباه چاپی
letter press
مواد چاپی
print
عکس چاپی
misprints
غلط چاپی
misprint
غلط چاپی
misprint
اشتباه چاپی
pamphlet
رساله چاپی
pamphlets
رساله چاپی
print
مواد چاپی
hard copy
نسخه چاپی
printout
نتیجه چاپی
printed
عکس چاپی
soft copy
نسخه غیر چاپی
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
letterpress
وابسته بحروف چاپی
misprints
غلط چاپی کردن
to pull a proof
نمونه چاپی دراوردن
printed circuit board
تخته مدار چاپی
misprint
غلط چاپی کردن
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
printout
نسخه چاپی نتیجه نهایی
mother board
برد مدار چاپی اصلی
script font
فونت چاپی شبیه به دستخط
printouts
نسخه چاپی نتیجه نهایی
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
face value
<idiom>
عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
margin
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
past performances
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
pcb
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
margins
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
linocut
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
proofroom
اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com