English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (8 milliseconds)
English Persian
diagram خط هندسی
diagrams خط هندسی
Search result with all words
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
diagrammatic وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
diagram شکل هندسی
diagrams شکل هندسی
graphically با نمایش هندسی
numeral هندسی رقومی
numerals هندسی رقومی
geometric هندسی
graph نمایش هندسی
graph نقشه هندسی گرافیک
graphs نمایش هندسی
graphs نقشه هندسی گرافیک
loci مکان هندسی
locus مکان هندسی
locus مکان هندسی مرکزها
geometrical هندسی
aberration عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
arabic notation هندسی
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
diagrammatically باخطوط هندسی
diagrammatically بشکل هندسی
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
geodesic dome گنبد متشکل ازسطوح هندسی
geoid جسم هندسی شبیه به شبه کره
geometric growth رشد هندسی
geometric illusion خطای ادراکی هندسی
geometric mean میانگین هندسی
geometric pitch گام هندسی
geometric progression تصاعد هندسی
geometric series سریهای هندسی
geometric similarity تشابه هندسی
geometric twist پیچش هندسی
geometrical figures اشکال هندسی
geometrical isomer ایزومر هندسی
geometrical isomerism همپاری هندسی
geometrical isomerism ایزومری هندسی
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
geometrical progression فرایازی یا تصاعد هندسی
geometrid خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
geometrize از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize با قواعد هندسی درست کردن
locus of centres مکان هندسی مرکزها
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
mean proportional واسطه هندسی
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
pitch line مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
relief maps نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
topographic maps نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
geometry of numbers نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
Boldaji rug قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
geometric shapes اشکال هندسی
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
pectinated line [خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
pendant سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
rashwan medallion ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
turret motife طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
axonometric projection طرح های هندسی [معماری]
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com