English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
splash line خط پریدن به اب در غواصی
Other Matches
diving غواصی
skin diving غواصی
skin-diving غواصی
splash line خط شروع غواصی
wet suits لباس غواصی
diving bell الت غواصی
seadopod اطاقک غواصی
scuba diving غواصی با وسایل
fins کفش غواصی
fin کفش غواصی
bootie کفش غواصی
wet suit لباس غواصی
dry suit لباس غواصی
dive غواصی کردن
swin fin کفش غواصی
dived غواصی کردن
air tank کپسول هوای غواصی
decompression diving غواصی در عمق یا زمان معین
snorkeling غواصی بکمک لوله و ماسک
k valve شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
skip breathing حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
no decompression dive غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
skip پریدن
skipped پریدن
skips پریدن
popping پریدن
spring پریدن
to take ones flight پریدن
jumps پریدن
springs پریدن
jumped پریدن
jump پریدن
start up از جا پریدن
to start up از جا پریدن
to take off پریدن
to fly away پریدن ورفتن
to skip rope از طناب پریدن
To jump . To be startled. ازجا پریدن
bail out پریدن از هواپیما
snap a person's nose off بکسی پریدن
snap a person's head off بکسی پریدن
skitter پریدن وسرخوردن
pole vaults بانیزه پریدن
pole vault بانیزه پریدن
kickover زدن و پریدن
shying ازجا پریدن
stowed پریدن انباشتن
shied ازجا پریدن
stow پریدن انباشتن
glide سبک پریدن
glides سبک پریدن
glided سبک پریدن
hip جستن پریدن
shies ازجا پریدن
shy ازجا پریدن
stows پریدن انباشتن
stowing پریدن انباشتن
shyest ازجا پریدن
shyer ازجا پریدن
pop پراندن پریدن
pops پراندن پریدن
popped پراندن پریدن
hips جستن پریدن
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
vaults جست زدن پریدن
vault جست زدن پریدن
bucks ازروی خرک پریدن
buck ازروی خرک پریدن
spouting پریدن فواره زدن
to d. a leap جرات پریدن کردن
hurdles از روی مانع پریدن
hurdle از روی مانع پریدن
takeoffs ازجا پریدن وبلندشدن
spouts پریدن فواره زدن
To jump across the stream. ازروی نهر آب پریدن
spout پریدن فواره زدن
hods بالا وپایین پریدن
spouted پریدن فواره زدن
hod بالا وپایین پریدن
takeoff ازجا پریدن وبلندشدن
fly گریختن پریدن پرواز
fly پرواز کردن پریدن
hurdle از روی پرچین یاچارچوب پریدن
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
buck بالا پریدن وقوز کردن
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
bucks بالا پریدن وقوز کردن
tumbles جست وخیز کردن پریدن
hurdles از روی پرچین یاچارچوب پریدن
To go for each other. بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
bounce پریدن گزاف گویی کردن
jounce بشدت بالا و پایین پریدن
tumble جست وخیز کردن پریدن
bounced پریدن گزاف گویی کردن
bounces پریدن گزاف گویی کردن
tumbled جست وخیز کردن پریدن
to snap one's nose or head off بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
To jump down somebodys throat. ناگهان وسط حرف کسی پریدن
crash the gate <idiom> بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
to jump up at somebody به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
jump پریدن با چتر پرش اسب از مانع
front underlock خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
jumped پریدن با چتر پرش اسب از مانع
jumps پریدن با چتر پرش اسب از مانع
to jackknife با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
screening پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
rush برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushed برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushing برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
bail out به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
steer wrestling پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
to jump on somebody به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
skydive پریدن از هواپیما با چتر ومانور پیش از بازشدن چتر
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
nip جفت جفت زدن پریدن
nipped جفت جفت زدن پریدن
nips جفت جفت زدن پریدن
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com