English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English Persian
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
Other Matches
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
resulted برایند
result برایند
resulting برایند
resultant برایند
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
resutant force نیروی برایند
stresses resultant برایند تنشها
net force نیروی برایند
resultant of force برایند نیرو
resultant acceleration شتاب برایند
resutant نیروی برایند
net acceleration شتاب برایند
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
slide rule خط کش محاسبه
computations محاسبه
computation محاسبه
computing محاسبه
slide rules خط کش محاسبه
predictions محاسبه
prediction محاسبه
calculation محاسبه
analysis محاسبه
computability قابلیت محاسبه
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
account محاسبه نمودن
recalculation تجدید محاسبه
miscalculations محاسبه اشتباه
miscalculation محاسبه اشتباه
approximations محاسبه ملایم
uncomputable محاسبه ناپذیر
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
approximation محاسبه ملایم
dyscalculia محاسبه پریشی
double counting محاسبه مضاعف
accounting price قیمت محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
cam calculation محاسبه کرو
calk محاسبه کردن
calculation sheet برگ محاسبه
calculating factor ضریب محاسبه
calculated field فیلد محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
arithmetic unit واحد محاسبه
computable محاسبه پذیر
design load بارمبنای محاسبه
predicted محاسبه شده
design طرح و محاسبه
designs طرح و محاسبه
computes محاسبه کردن
computed محاسبه کردن
computation نتیجه محاسبه
calculating machine ماشین محاسبه
unit of account واحد محاسبه
compute محاسبه کردن
computations نتیجه محاسبه
predicted از قبل محاسبه شده
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
computable function تابع محاسبه پذیر
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
accountable strength استعداد قابل محاسبه
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
computed price قیمت محاسبه شده
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
collapse design محاسبه در محیط خمیری
tallies محاسبه چوب خط زدن
tally محاسبه چوب خط زدن
tallying محاسبه چوب خط زدن
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
computation نتیجه شمارش محاسبه
recalculation method روش محاسبه عدد
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
ration factor ضریب محاسبه جیره
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
tallied محاسبه چوب خط زدن
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
incomputable غیر قابل محاسبه
computations نتیجه شمارش محاسبه
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
compute انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
strategically <adv.> طرح ریزی [محاسبه] شده
computable آنچه قابل محاسبه است
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
long run period دوران محاسبه بلند مدت
design for flexture and shear طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
measure روش محاسبه اندازه یا کمیت
evaluation عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
computed انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
box مربع روی ورقه محاسبه
boxes مربع روی ورقه محاسبه
computes انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margins تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
expansion افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
reboot بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
unary operation عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
unliquidated damages خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
liquidated damages خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
average میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
averages میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
backwards روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
averaging میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
parallels کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
MIP mapping روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
parallelled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
interference محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
heaps مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
calculates فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculate فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculated فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
heap مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaping مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
alu Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
processor bound اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
fallout prediction محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
trend line یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backgrounds امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
prediction از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
A clear conscience fears no accusation <proverb> آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
predictions از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
plastic analysis محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com