English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
Other Matches
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
analysis محاسبه
computation محاسبه
computing محاسبه
computations محاسبه
calculation محاسبه
prediction محاسبه
predictions محاسبه
slide rule خط کش محاسبه
slide rules خط کش محاسبه
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
compute محاسبه کردن
arithmetic unit واحد محاسبه
miscalculations محاسبه اشتباه
calculation sheet برگ محاسبه
dyscalculia محاسبه پریشی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
approximation محاسبه ملایم
approximations محاسبه ملایم
accounting price قیمت محاسبه
computed محاسبه کردن
predicted محاسبه شده
computes محاسبه کردن
calk محاسبه کردن
cam calculation محاسبه کرو
calculating machine ماشین محاسبه
computability قابلیت محاسبه
computable محاسبه پذیر
account محاسبه نمودن
calculating factor ضریب محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
calculated field فیلد محاسبه
design load بارمبنای محاسبه
computations نتیجه محاسبه
uncomputable محاسبه ناپذیر
miscalculation محاسبه اشتباه
recalculation تجدید محاسبه
design طرح و محاسبه
designs طرح و محاسبه
unit of account واحد محاسبه
double counting محاسبه مضاعف
computation نتیجه محاسبه
tallies محاسبه چوب خط زدن
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
computation نتیجه شمارش محاسبه
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
ration factor ضریب محاسبه جیره
tallied محاسبه چوب خط زدن
computable function تابع محاسبه پذیر
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
computed price قیمت محاسبه شده
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
recalculation method روش محاسبه عدد
predicted از قبل محاسبه شده
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
tally محاسبه چوب خط زدن
tallying محاسبه چوب خط زدن
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
computations نتیجه شمارش محاسبه
accountable strength استعداد قابل محاسبه
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
collapse design محاسبه در محیط خمیری
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
incomputable غیر قابل محاسبه
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computable آنچه قابل محاسبه است
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
computed انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
evaluation عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
strategically <adv.> طرح ریزی [محاسبه] شده
compute انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computes انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
design for flexture and shear طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
measure روش محاسبه اندازه یا کمیت
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
boxes مربع روی ورقه محاسبه
box مربع روی ورقه محاسبه
long run period دوران محاسبه بلند مدت
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
margins تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
unary operation عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
expansion افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
reboot بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
liquidated damages خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
unliquidated damages خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
backwards روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
averaging میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
parallelled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallels کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
interference محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
paralleled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
MIP mapping روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
heaps مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heap مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heaping مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
calculate فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
alu Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
calculated فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculates فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com