English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
Other Matches
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
computing محاسبه
analysis محاسبه
calculation محاسبه
computations محاسبه
slide rule خط کش محاسبه
slide rules خط کش محاسبه
computation محاسبه
predictions محاسبه
prediction محاسبه
computations نتیجه محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
calculation sheet برگ محاسبه
miscalculations محاسبه اشتباه
computation نتیجه محاسبه
calk محاسبه کردن
cam calculation محاسبه کرو
computable محاسبه پذیر
calculating machine ماشین محاسبه
calculating factor ضریب محاسبه
dyscalculia محاسبه پریشی
double counting محاسبه مضاعف
accounting price قیمت محاسبه
design load بارمبنای محاسبه
arithmetic unit واحد محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
miscalculation محاسبه اشتباه
computability قابلیت محاسبه
calculated field فیلد محاسبه
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
account محاسبه نمودن
recalculation تجدید محاسبه
uncomputable محاسبه ناپذیر
predicted محاسبه شده
computes محاسبه کردن
computed محاسبه کردن
designs طرح و محاسبه
approximation محاسبه ملایم
design طرح و محاسبه
compute محاسبه کردن
approximations محاسبه ملایم
unit of account واحد محاسبه
predicted از قبل محاسبه شده
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
computed price قیمت محاسبه شده
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
accountable strength استعداد قابل محاسبه
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
incomputable غیر قابل محاسبه
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
tallies محاسبه چوب خط زدن
computable function تابع محاسبه پذیر
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
ration factor ضریب محاسبه جیره
tallied محاسبه چوب خط زدن
collapse design محاسبه در محیط خمیری
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
tallying محاسبه چوب خط زدن
tally محاسبه چوب خط زدن
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
computations نتیجه شمارش محاسبه
computation نتیجه شمارش محاسبه
recalculation method روش محاسبه عدد
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
computable آنچه قابل محاسبه است
boxes مربع روی ورقه محاسبه
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
measure روش محاسبه اندازه یا کمیت
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
design for flexture and shear طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
strategically <adv.> طرح ریزی [محاسبه] شده
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
box مربع روی ورقه محاسبه
compute انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computes انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
evaluations عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
long run period دوران محاسبه بلند مدت
evaluation عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
current purchasing power حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
margins تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
slide rule خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
engineer مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
engineered مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
engineering مهندسی
engineers مهندسی
sliding rule خط کش مهندسی
unary operation عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
reboot بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
expansion افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
municipal engineering مهندسی شهرسازی
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
social engineering مهندسی اجتماعی
lighting engineering مهندسی روشنایی
knowledge engineering مهندسی معلومات
knowledge engineer مهندسی دانش
knowledge engineer مهندسی اگاهی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
gas engineering مهندسی گاز
fuel engineering مهندسی سوخت
engineering surveys مطالعات مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
sappers قسمت مهندسی
sapper قسمت مهندسی
radar engineering مهندسی رادار
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
genetic engineering مهندسی ژنتیک
engineer مهندسی کردن
engineered مهندسی کردن
engineers مهندسی کردن
theodo;ite دوربین مهندسی
system engineering مهندسی سیستم
structural engineering مهندسی محاسب
sanitary engineering مهندسی بهداشت
civil engineering مهندسی ساختمان
radio engineering مهندسی رادیو
engineering material مصالح مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
combat engineer مهندسی رزمی
electric engineering مهندسی برق
computer engineering مهندسی کامپیوتر
abrasive cutting برش [مهندسی]
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
division engineer مهندسی لشگر
chemical engineering مهندسی شیمی
communication engineering مهندسی مخابرات
engineer battalion گردان مهندسی
engineer division قسمت مهندسی
quality engineering مهندسی کیفیت
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
relative پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
unliquidated damages خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
leave year سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
liquidated damages خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
tunnel diode مهندسی دیود تانل
software engineering مهندسی نرم افزار
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
cutting wire سیم برش [مهندسی]
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com