Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (15 milliseconds)
English	Persian
protocol	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocols	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
Other Matches
protocols	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol	مقاوله نامه نوشتن
porotocol of signature	مقاوله نامه امضا
protocols	مقاوله نامه نوشتن
additional protocol	مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
final protocol	مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
transaction	خلاصه مذاکرات
minutes	خلاصه مذاکرات
minute	خلاصه مذاکرات
proceeding	پیشرفت خلاصه مذاکرات
primary	مقدماتی اصلی
original	نسخه اصلی
originals	نسخه اصلی
first of exchange	نسخه اصلی برات
positive	نسخه اصلی عکس
copy plot	تکثیر از روی نسخه اصلی
issued in three originals	در سه نسخه اصلی نشر شده
unrevised edition	چاپ تازه [از نسخه اصلی بدون اصلاح]
collective bargaining	مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.	این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
reentrant subroutine	زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
charactristics	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
page in	فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
page out	فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
epitomist	شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
copies	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
digests	خلاصه کردن و شدن خلاصه
digesting	خلاصه کردن و شدن خلاصه
digested	خلاصه کردن و شدن خلاصه
digest	خلاصه کردن و شدن خلاصه
prolegomenon	مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
VL local bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
outline	خلاصه خلاصه کردن
outlined	خلاصه خلاصه کردن
outlining	خلاصه خلاصه کردن
outlines	خلاصه خلاصه کردن
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
conventions	معاهده
bond	معاهده
confederation	معاهده
treaty	معاهده
treaties	معاهده
confederations	معاهده
conferderation	معاهده
convention	معاهده
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
denunciation of treaty	نقض معاهده
frontier treaty	معاهده مرزی
interpertation of a treaty	تفسیر معاهده
construction of a treaty	تفسیر معاهده
compact	پیمان معاهده
compacted	پیمان معاهده
denunciation of treaty	الغاء معاهده
open treaty	معاهده باز
compacting	پیمان معاهده
compacts	پیمان معاهده
conclusion of a treaty	عقد معاهده
rio treaty	معاهده ریو
preamble of a treaty	مقدمه معاهده
termination of the treaty	فسخ معاهده
peace treaty	معاهده صلح
conclusion of a treaty	انعقاد معاهده
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
agreements	معاهده و مقاطعهء توافق
promulgation of treaty	اعلام مفاد معاهده
agreement	معاهده و مقاطعهء توافق
protocol	پیش نویس معاهده
prolongation of treaty	تمدید مدت معاهده
protocols	پیش نویس معاهده
termination of the treaty	انقضا مدت معاهده
bilateral treaty	معاهده یا معاهدات دو جانبه
pact	معاهده پیمان بستن
pacts	معاهده پیمان بستن
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
dealings	مذاکرات
pourparlers	مذاکرات
goings-on	مذاکرات
negotiation round	دور مذاکرات
cloture	کفایت مذاکرات
hansard	مذاکرات رسمی
break down of negotiation	تفکیک مذاکرات
round of negotiations	دور مذاکرات
negotiation	معاوضه مذاکرات
negotiations	معاوضه مذاکرات
proceedings	شرح مذاکرات
process of negotiations	روند مذاکرات
transactions	شرح مذاکرات
proceed with deliberations	شروع مذاکرات
result of the negotiations	پی آمد مذاکرات
leader of the negotiations	سرپرست مذاکرات
negotiator	سرپرست مذاکرات
record	صورت مذاکرات
negotiation outcome	پی آمد مذاکرات
negotiation result	پی آمد مذاکرات
progress of negotiations	پیشرفت مذاکرات
negotiation outcome	نتیجه مذاکرات
negotiation result	نتیجه مذاکرات
negotiation outcome	عاقبت مذاکرات
failure of negotiations	شکست مذاکرات
result of the negotiations	نتیجه مذاکرات
chief negotiator	سرپرست مذاکرات
result of the negotiations	حاصل مذاکرات
negotiation outcome	حاصل مذاکرات
negotiation result	حاصل مذاکرات
peace negotiations	مذاکرات صلح
proceedings of the parliament	مذاکرات مجلس
result of the negotiations	عاقبت مذاکرات
negotiation result	عاقبت مذاکرات
peace negotiation	مذاکرات صلح
master data file	پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered	سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura	نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
course of dealing	دوره مذاکرات خرید
debated	مذاکرات پارلمانی منازعه
In the course of the discussions.	درطی مذاکرات ومباحثات
debating	مذاکرات پارلمانی منازعه
opening of negotiations	افتتاح مذاکرات [معاملات]
parliamentary discussions	گفتگوها یا مذاکرات مجلس
debates	مذاکرات پارلمانی منازعه
closures	رای کفایت مذاکرات
closure	رای کفایت مذاکرات
debate	مذاکرات پارلمانی منازعه
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
on board	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
quorum	اکثریت لازم برای مذاکرات
cloture	رای به کفایت مذاکرات دادن
The negotiations were successful ( inconclusive ) .	مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
exchange of instruments of ratification	مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
tamper	مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
put the question	مذاکرات را کافی دانستن ورای گرفتن
collective bargaining	مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
main guard	نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer	کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic	وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled	جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves	ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations	کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation	کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal	وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
hansardize	متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
closure	رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
count out of the house	مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
closures	رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
tentative	مقدماتی
precursive	مقدماتی
rudimental	مقدماتی
first	مقدماتی
introductory	مقدماتی
preliminary	مقدماتی
preliminaries	مقدماتی
elementarily	مقدماتی
preludial	مقدماتی
introductive	مقدماتی
elemental	مقدماتی
preparative	مقدماتی
proforma	مقدماتی
prolegomenous	مقدماتی
prolegomenary	مقدماتی
prolusory	مقدماتی
prodromal	مقدماتی
elementary	مقدماتی
preparatory	مقدماتی
prelusive	مقدماتی
negotiation	تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiations	تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
preliminaries	مقدمات مقدماتی
Travaux preparatoires	کارهای مقدماتی
preludes	قسمت مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
prelude	قسمت مقدماتی
interludes	نگهداری مقدماتی
preliminaries	دور مقدماتی
preliminary	مقدمات مقدماتی
elementary	مقدماتی پایهای
heats	مسابقه مقدماتی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com