English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English Persian
helicopter pilot خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
Other Matches
copilot کمک خلبان خلبان دوم
attack helicopter هلیکوپتر تک
helicopter هلیکوپتر
helicopters هلیکوپتر
attack helicopter هلیکوپتر تک ور
copter هلیکوپتر
whirlybird هلیکوپتر
whirlybird [American E] هلیکوپتر
eggbeater [American E] هلیکوپتر
gunship هلیکوپتر آتشبار
helistat رتورهای هلیکوپتر
heliports فرودگاه هلیکوپتر
heliport فرودگاه هلیکوپتر
helicopter carrier ناو هلیکوپتر بر
gunship هلیکوپتر مسلح
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
retreating blade stall واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
ready position وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
autorotation روش فرود اضطراری هلیکوپتر
choppers هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
chopper هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
army helicopter هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
disc loading نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
suspension strap نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
sailing گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
gyroplane نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
fly boy خلبان
aivatrix خلبان زن
aeronaut خلبان
piloted خلبان
pilots خلبان
pilot خلبان
aviator خلبان
aviators خلبان
pilotless بی خلبان
drones هواپیمای بی خلبان
droning هواپیمای بی خلبان
droned هواپیمای بی خلبان
nautical خلبان کتاب
automatic pilot خلبان اتوماتیک
automatic pilots خلبان اتوماتیک
flying officer افسر خلبان
cockpit canopy سایبان خلبان
beep هواپیمای بی خلبان
co-pilot کمک خلبان
co-pilots کمک خلبان
soloist خلبان تک پرواز
soloists خلبان تک پرواز
drone هواپیمای بی خلبان
first pilot خلبان اول
autopilot خلبان اتوماتیک
cockpit کابین خلبان
copilot کمک خلبان
compilot کمک خلبان
beeps هواپیمای بی خلبان
co pilot کمک خلبان
beeped هواپیمای بی خلبان
cockpit اطاقک خلبان
cockpits اطاقک خلبان
cockpits کابین خلبان
beeping هواپیمای بی خلبان
sailplaner خلبان هواپیمای بی موتور
cockpit اطاقک خلبان درهواپیما
cockpits اطاقک خلبان درهواپیما
aces خلبان ماهر و متهور
army aviator خلبان هوانیروز نیروزفر
army aviator خلبان نیروی زمینی
pilot's trace کالک دستی خلبان
unattended به طور خودکار بی خلبان
fury نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
ace خلبان ماهر و متهور
kamikaze خلبان ازجان گذشته ژاپنی
drone antisubmarine helicopter هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
pilots خلبان هواپیما راننده کشتی
test pilot خلبان ازمایش کننده هواپیما
piloted خلبان هواپیما راننده کشتی
test pilots خلبان ازمایش کننده هواپیما
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
pilot خلبان هواپیما راننده کشتی
How can I make such pilot چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
automatic pilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
autopilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
autopilot [A/P] خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
hand glider هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
clamshell کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
sky surfer هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
helicopter pilot خلبان چرخبال [شغل] [حمل و نقل هوایی]
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
decision altitude ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
standing wave موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
helicopter lane کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
wingman خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
cartridge actuated device وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
skipper فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com