English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
frit خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
Other Matches
glasswork شیشه سازی
vitrification شیشه سازی
bright anneal روشنی ناشی از گداختن گداختن
photogravure گراور سازی از روی شیشه عکاسی
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
solubilize گداختن
melting گداختن
smeet گداختن
fuse گداختن
liquate گداختن
melt گداختن
smelt گداختن
smelted گداختن
smelts گداختن
liquation گداختن
melts گداختن
fused گداختن
soft anneal گداختن نرم
meltability قابلیت گداختن
full annealing کامل گداختن
spheroidize گداختن نوسانی
black anneal سیاه گداختن
re fuse دوباره گداختن
close aneal گداختن مسدود
thawed گداختن گرم شدن
thaw گداختن گرم شدن
thaws گداختن گرم شدن
dissolve گداختن فسخ کردن
dissolves گداختن فسخ کردن
flux جاری شدن گداختن
melted گداختن تبدیل شدن
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
liquefies گداختن تبدیل به مایع کردن
liquify گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefying گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefy گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefied گداختن تبدیل به مایع کردن
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
glow گداختن برافروختن ملتهب شدن تخلیه کنتاکتی
glows گداختن برافروختن ملتهب شدن تخلیه کنتاکتی
glowed گداختن برافروختن ملتهب شدن تخلیه کنتاکتی
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
unguent خمیر
paste خمیر
duff خمیر
pulp خمیر
mush خمیر
pastes خمیر
dough خمیر
pasted خمیر
pasting خمیر
levigate خمیر کردن
carton-pierre خمیر کاغذ
mush خمیر نرم
dentifrice خمیر دندان
leavens خمیر ترش
knead خمیر کردن
toothpastes خمیر دندان
leavens خمیر مایه
tooth paste خمیر دندان
leaven خمیر مایه
puff paste خمیر پف دار
toothpaste خمیر دندان
malax خمیر کردن
leaven خمیر ترش
leavening خمیر مایه
leavening خمیر ترش
knead clay by hand خمیر کردن
kneaded خمیر کردن
masticate خمیر کردن
masticated خمیر کردن
masticates خمیر کردن
impaste خمیر گرفتن
commutator compound خمیر جابجاگر
masticating خمیر کردن
cement paste خمیر سیمان
papier mache خمیر کاغذ
temper خمیر کردن
tempered خمیر کردن
kneads خمیر کردن
impaste خمیر کردن
soden خمیر سست
wood pulp خمیر چوب
sourdough خمیر ترش
wood pulp خمیر چوپ
malaxate خمیر کردن
tempers خمیر کردن
lime paste خمیر اهک
oakum خمیر بتونه
kneading خمیر کردن
matzoh خمیر فطیر
matzo خمیر فطیر
sour dough خمیر ترش
pap خمیر نرم
saturated soil paste خمیر خاک اشباع
pulp جسم خمیر مانند
mashes خمیر کردن شیفتن
peanut butter خمیر بادام زمینی
batters خراب کردن خمیر
batter خراب کردن خمیر
mashed خمیر کردن شیفتن
mash خمیر کردن شیفتن
mashing خمیر کردن شیفتن
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
pulpwood خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
puff paste خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
plaster خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plasters خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
magma خمیر مواد معدنی یا الی
phyllo (pastry) خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
to try out خوب ازمایش کردن کاملاازمودن تصفیه کردن گداختن
pasties خمیر مانند کلوچه قیمه دار
phyllo (pastry) خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
puff paste خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
puff pastry خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
pasty خمیر مانند کلوچه قیمه دار
puff paste خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
doughface دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strudel ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
glassblower شیشه گر
panes شیشه
bottle شیشه
bottles شیشه
pane شیشه
glass blower شیشه گر
glass cutter شیشه بر
water glass اب شیشه
plates شیشه
glass شیشه
glazier شیشه بر
plate شیشه
glazier شیشه گر
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
sheetglass ورق شیشه
sheet glass شیشه ورقی
sheetglass شیشه ورق
glass blowing شیشه گری
granulated glass شیشه اج دار
glassworker شیشه ساز
obscured glass شیشه تار
obscured glass شیشه مات
opaline شیشه مات
sheet glass شیشه جام
hyaline شیشه مانند
stock bottle شیشه ذخیره
stined glass شیشه رنگی
panes قاب شیشه
vial شیشه نمونه
Pyrex شیشه پیرکس
scent bottle شیشه عطری
glaze شیشه انداختن
security glass شیشه ایمنی
tempered glass شیشه ابداده
security glass شیشه نشکن
hard glass شیشه سخت
lime glass شیشه اهکی
pane جام شیشه
glass wool پشم شیشه
glazing شیشه بری
soluble glass شیشه مایع
obsidian شیشه معدنی
glasshouse شیشه گرخانه
glassmaker شیشه ساز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com