English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
plaster خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plasters خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
Other Matches
pulpwood خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
dough خمیر
mush خمیر
paste خمیر
pasted خمیر
unguent خمیر
pastes خمیر
duff خمیر
pulp خمیر
pasting خمیر
malax خمیر کردن
masticated خمیر کردن
masticates خمیر کردن
masticating خمیر کردن
malaxate خمیر کردن
masticate خمیر کردن
lime paste خمیر اهک
knead خمیر کردن
levigate خمیر کردن
carton-pierre خمیر کاغذ
leavens خمیر ترش
knead clay by hand خمیر کردن
matzo خمیر فطیر
soden خمیر سست
cement paste خمیر سیمان
toothpastes خمیر دندان
tooth paste خمیر دندان
toothpaste خمیر دندان
puff paste خمیر پف دار
dentifrice خمیر دندان
commutator compound خمیر جابجاگر
kneads خمیر کردن
kneading خمیر کردن
kneaded خمیر کردن
oakum خمیر بتونه
tempers خمیر کردن
tempered خمیر کردن
papier mache خمیر کاغذ
temper خمیر کردن
matzoh خمیر فطیر
sourdough خمیر ترش
leavening خمیر ترش
leaven خمیر ترش
sour dough خمیر ترش
impaste خمیر گرفتن
impaste خمیر کردن
pap خمیر نرم
mush خمیر نرم
leaven خمیر مایه
wood pulp خمیر چوب
wood pulp خمیر چوپ
leavens خمیر مایه
leavening خمیر مایه
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
saturated soil paste خمیر خاک اشباع
mashes خمیر کردن شیفتن
batter خراب کردن خمیر
batters خراب کردن خمیر
mashed خمیر کردن شیفتن
peanut butter خمیر بادام زمینی
mashing خمیر کردن شیفتن
mash خمیر کردن شیفتن
pulp جسم خمیر مانند
puff pastry خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
magma خمیر مواد معدنی یا الی
phyllo (pastry) خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
phyllo (pastry) خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
pasties خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasty خمیر مانند کلوچه قیمه دار
flaky pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
frit خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
doughface دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strudel ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
mashes خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashed خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashing خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
temper درست ساختن درست خمیر کردن
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
pasting چسب زدن به خمیر زدن
ro rub up خمیر کردن پرداخت کردن
pastes چسب زدن به خمیر زدن
pasted چسب زدن به خمیر زدن
paste چسب زدن به خمیر زدن
specifics مخصوص
favourites مخصوص
favourite مخصوص
favorites مخصوص
especial مخصوص
specific مخصوص
particular مخصوص
special مخصوص
extra special مخصوص
particulars مخصوص
francs حق مخصوص
franc حق مخصوص
franchise حق مخصوص
franchises حق مخصوص
vest pocket مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
proper مخصوص مقتضی
bluck density وزن مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
specific resistivity مقاومت مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
specifics مخصوص معین
aides-de-camp اجودان مخصوص
specific مخصوص معین
parts peculiar قطعات مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
exempted station یکان مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
marque علامت مخصوص
marque مدل مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
unit weight وزن مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
specific gravity وزن مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
specific gravities ورن مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
general معمولی و نه مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
chorea تشنج مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
special مخصوص خاص
special passport پاسپورت مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
special sheaf مروحه مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
special services خدمات مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
heavy duty مخصوص کارسنگین
special corrections تصحیحات مخصوص
special damage خسارت مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
habiliments لباس مخصوص
specially مخصوص خاص
special session جلسه مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
idoneous مختص مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
density جرم مخصوص
densities جرم مخصوص
specific weight وزن مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
g man بازرس مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com