Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (1 milliseconds)
English
Persian
i feel sleepy
خوابم میاید
Other Matches
i fell a
خوابم برد
I feel sleepy.
خوابم می آید
I couldnt get to sleep last night.
دیشب خوابم نمی برد
I was up all night in my bed.
من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
he hummed me to sleep
زمزمه کرد تا من خوابم برد با زمزمه مرا خوابانید
prices are sagging
قیمتهاپایین میاید
it snows
برف میاید
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
This dress suits me .
این لباس به من میاید.
it reeks of blood
بوی خون از ان میاید
it thunders
صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness
بوی خودپسندی از رفتارش میاید
gluten
سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
eider down
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
gerunds
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
ace
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
aces
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
gerund
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
growling
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
mannose
ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
dry ice
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
internal evidence
مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
growled
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growls
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
efflore scence
قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
labdanum
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
gametocyte
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
guinea pig
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
metaprotein
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
venriloquism
سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
godchild
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
Santa Claus
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
do
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
godchildren
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
guinea pigs
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
gel
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
egg tooth
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
jells
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
antibiotics
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
Baldenfreude
[حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
litmus
ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
imago
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com