English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
English Persian
driver's dormitory خوابگاه رانندگان
Other Matches
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers] با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
shutdown strip منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
demolition derby مسابقه رانندگان ماهر درزدن اتومبیلهای کهنه به یکدیگر
bedroom خوابگاه
cabins خوابگاه
dorm خوابگاه
dorms خوابگاه
bed chamber خوابگاه
bedchamber خوابگاه
garde robe خوابگاه
cabin خوابگاه
garderobe خوابگاه
cubicles خوابگاه
chamber خوابگاه
chambers خوابگاه
doss خوابگاه
cubicle خوابگاه
sleeping room خوابگاه
bedrooms خوابگاه
refugee hostel خوابگاه پناهندگان
excubitorium خوابگاه رومی
accommodation for the night خوابگاه برای یک شب
dormitory-suburb خوابگاه کارگران
youth hostel خوابگاه جوانان
boarding houses خوابگاه و خوراک
boarding house خوابگاه و خوراک
berthed خوابگاه کشتی
berthing خوابگاه کشتی
berths خوابگاه کشتی
bunkhouse ساختمان خوابگاه
berth خوابگاه کشتی
sleeping carriage خوابگاه قطار
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
chambers اتاق خواب خوابگاه
chamber اتاق خواب خوابگاه
statem room خوابگاه افسران ناو
wagon lit اطاق ترن دارای خوابگاه
accommodation date تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
bunk حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
board and lodging خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
bunks حرف توخالی وبی معنی خوابگاه
mafrash مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com