Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English
Persian
sleep walking
خوابیده گردی
Other Matches
prostrating
روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrates
روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrated
روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrate
روی زمین خوابیده دمر خوابیده
boriontal retort tar
قطران کورههای خوابیده قطران قرعهای خوابیده
resting
خوابیده
at roost
خوابیده
asleep
خوابیده
somniloquy or quence
خوابیده
dormant
خوابیده
recumbent
خوابیده
torpid
خوابیده
sleep walker
خوابیده رو
sleeper
خوابیده
sleepers
خوابیده
to lie dormant
خوابیده بودن
flatwise
تخت خوابیده
italic
حروف خوابیده
slipshod
پاشنه خوابیده
somniloquist
خوابیده سخنگو
sleep walker
خوابیده شب روان
flatways
تخت خوابیده
face up
خوابیده به پشت
landscape orientation
شکل خوابیده
decumbent
در بستر خوابیده
nothing doing
کار خوابیده است
bowsprit position
موقعیت دکل خوابیده
accumbent
تکیه دار خوابیده
italiacize
با حروف خوابیده نوشتن
facedown
روی شکم خوابیده
interbedded
خوابیده در میان چینه ها
procumbent
خوابیده روی زمین
Things are very slack (quiet) at the moment.
فعلا" که کارها خوابیده
horizontal loom
دار خوابیده
[قالی]
sleep walking
خوابیده روی انتقال نومی
italicize
با حروف یکبری یا خوابیده نوشتن
The clock has stopped.
ساعت دیواری خوابیده است
flat
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flattest
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
rosulate
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
rondure
گردی
levorotation
چپ گردی
cylinderisity
گردی
globularity
گردی
round
گردی
roundness
گردی
rotundily
گردی
roundest
گردی
heroism
گردی
knobbiness
گردی
farinose
گردی
pullover
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
cold pig
اب سردی که روی ادم خوابیده میریزند تابیدارشود
pullovers
پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
somnambulation
خواب گردی
roundness
نسبت گردی
somnambulism
خواب گردی
to poke a bout
ول گردی کردن
top radius
گردی سر دنده
pub crawls
میخانه گردی
powderiness
خاصیت گردی
What are you looking for ?
دنبال چی؟ می گردی ؟
powder metallurgy
متالورژی گردی
pedlary
دوره گردی
hole circle
گردی سوراخ
cylinderisity
دقت گردی
mountaineering
کوه گردی
cavetto
ربع گردی
coal dust firing
اشتعال گردی
colportage
دوره گردی
pub crawl
میخانه گردی
gas lubrication
روغنکاری گردی
peddles
دوره گردی کردن
traipses
هرزه گردی کردن
cadges
گدایی دوره گردی
hobos
دوره گردی کردن
cadged
گدایی دوره گردی
pub crawls
میخانه گردی کردن
cadge
گدایی دوره گردی
pub crawl
میخانه گردی کردن
dry galvanizing
اب روی دادن گردی
to i. aroom with a powder
گردی درخانه پاشیدن
traipse
هرزه گردی کردن
cadging
گدایی دوره گردی
peregrination
جهان گردی دربدری
hawk
دوره گردی کردن
hawked
دوره گردی کردن
hawks
دوره گردی کردن
peddled
دوره گردی کردن
packman
دوره گردی کردن
traipsed
هرزه گردی کردن
pulverulent
ازهم پاشنده گردی
traipsing
هرزه گردی کردن
hobo
دوره گردی کردن
hoboes
دوره گردی کردن
peregrinations
جهان گردی دربدری
peddle
دوره گردی کردن
rhapsode
دوره گردی که اشعار رزمی
shops
مغازه گردی کردن دکه
shopped
مغازه گردی کردن دکه
bezant
پولک گردی که معمولا از طلااست
shop
مغازه گردی کردن دکه
door to door selling
فروش کالا بصورت دوره گردی
walkabouts
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hock spanner
اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
It is a camel that kneels at every mans door .
<proverb>
آین شترى است که در خانه همه کس خوابیده است .
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
gad
با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
cadging
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadge
اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadged
اخاذی کردن دوره گردی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com