Dictiornary-Farsi | خوار شماری کاهش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
disparagement	خوار شماری کاهش


Other Matches

underestimation	سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
microphagus	سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
usurer	سود خوار- تنزیل خوار
tax friction	کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning	کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression	روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
decrease	کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreases	کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased	کاهش یافتن کم شدن کاهش
enumerative	شماری
goal average	گل شماری
tonnage	تن شماری
multiplication	بس شماری
slight	ناچیز شماری
foliation	برگ شماری
slighted	ناچیز شماری
slighter	ناچیز شماری
slightest	ناچیز شماری
self contempt	خوددون شماری
slights	ناچیز شماری
isomer couting	همپار شماری
slighting	ناچیز شماری
enumeratoin	یکایک شماری
poll	رای شماری
chronometry	گاه شماری
polled	رای شماری
polls	رای شماری
trivialization	ناچیز شماری
word count	واژه شماری
multiplication tables	جدول بس شماری
multiplication table	جدول بس شماری
linage	سطر شماری
self effacement	ناچیز شماری خود
lineage	سطر شماری سویه
self consequence	خود فزون شماری
lineages	سطر شماری سویه
self imprtance	خود رابزرگ شماری
block counting test	ازمون مهره شماری
self incrimination	مقصر شماری خود
To be counting the days .	روز شماری کردن
self depreciation	کوچک شماری خود
to pace off	با گام شماری جدا کردن
self glorification	بزرگ شماری خود لاف
minimization	کوچک شماری کمینه سازی
royalty tonnage	ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
Persian [Iranian ] calendar	گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
sound off	قدم شماری درهنگام رژه رفتن
decrease	کاهش دادن کاهش
decreased	کاهش دادن کاهش
decreases	کاهش دادن کاهش
chronology	تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
retardation	[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
accelerationists	شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
penny a liner	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
acid reduction	کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
wretches	خوار
grovelling	خوار
groveling	خوار
low down	خوار
crest fallen	خوار
despicable	خوار
wretch	خوار
lowliest	خوار
lowlier	خوار
contemptible	خوار
lowly	خوار
low-down	خوار
pleophagous	بسیار خوار
rasorial	دانه خوار
necrophagous	مرده خوار
necrophagous	لاشه خوار
nighthawk	پشه خوار
nucivorous	جوز خوار
usurious	ربا خوار
carpophagous	میوه خوار
usurious	تنزیل خوار
vermivorous	کرم خوار
nursling or nurse	شیر خوار
myrmecophagous	مورچه خوار
usurer	ربا خوار
proviant	خوار و بار
piscivorous	ماهی خوار
compassionate	غم خوار رحیم
phytophagous	گیاه خوار
microphagous	ریز خوار
lotus-eaters	کنار خوار
lotus-eater	کنار خوار
money lender	نزول خوار
lotus eater	کنار خوار
mycetophagous	قارچ خوار
lotos eater	کنار خوار
phyllophagous	برگ خوار
macroconsumer	زنده خوار
rhizophagous	ریشه خوار
sarcophagous	گوشت خوار
scorn	خوار شمردن
anthropophagus	ادم خوار
ant eater	مورچه خوار
phage	باکتری خوار
reproach	خوار کردن
phagotroph	ذره خوار
androphagous	ادم خوار
scatophagous	کثافت خوار
scatophagous	سرگین خوار
seminivorous	دانه خوار
reproaching	خوار کردن
reproaches	خوار کردن
seminivorous	بذر خوار
seminivorous	تخم خوار
insult	خوار کردن
biophage	زنده خوار
barrator	رشوه خوار
stercovorous	کثافت خوار
baccivorous	توت خوار
saprophage	مرده خوار
beneficiaries	وفیفه خوار
beneficiary	وفیفه خوار
despise	خوار شمردن
despised	خوار شمردن
despises	خوار شمردن
despising	خوار شمردن
saprophagous	پوده خوار
insulted	خوار کردن
reproached	خوار کردن
disdained	خوار شمردن
disdain	خوار شمردن
scorns	خوار شمردن
scorning	خوار شمردن
herbivorous	علف خوار
scavenger	گندیده خوار
scavengers	گندیده خوار
scorned	خوار شمردن
herbivore	گیاه خوار
disdaining	خوار شمردن
disdains	خوار شمردن
low dwon	خوار وخفیف
speculators	زمین خوار
speculator	زمین خوار
mallable	چکش خوار
entomophagous	حشره خوار
insectivorous	حشره خوار
macrophage	کلان خوار
holozoic	بیگانه خوار
fern owl	پشه خوار
malleable	چکش خوار
food dtufe stuff	خوار و بار
xylophagous	چوب خوار
granivorous	تخم خوار
guzzler	باده خوار
endophagous	درون خوار
stipendiary	وفیفه خوار
stipendiaries	وفیفه خوار
contemn	خوار شمردن
granivorous	دانه خوار
zoophagous	جانور خوار
goatsucker	پشه خوار
insectivore	جمنده خوار
gallinaceous	دانه خوار
gallinacean	دانه خوار
frugivorous	میوه خوار
A parasite . A sponger .	مفت خوار
insectivora	پستانداران حشره خوار
vegetarians	گیاه خوار گیاهخواری
pleophagous	چند جانور خوار
rat snake	مار موش خوار
eagle fisher	مرغ استخوان خوار
flycatcher	حیوان مگس خوار
suckling	کودک شیر خوار
mallable cast iron	چدن چکش خوار
phagocyte	سلول بیگانه خوار
flying fox	خفاش میوه خوار
fish hawk	مرغ استخوان خوار
firebird	مرغ انجیر خوار
vegetarianism	گیاه خوار گیاهخواری
abject	خوار و پست کردن
vegetarian	گیاه خوار گیاهخواری
hessian fly	حشره گندم خوار
insectivore	پستاندار حشره خوار
osprey	همای استخوان خوار
stenophagous	غذای محدود خوار
corruptible	رشوه خوار مرتشی
ossifrage	مرغ استخوان خوار
pelican	مرغ ماهی خوار
nursling	بچه شیر خوار
anteater	جانور پستاندارمورچه خوار
omnivore	همه چیز خوار
victualage	غذا و خوار و بار
victuals	خوار و بار اذوقه
venal	فروتن رشوه خوار
malleablize	چکش خوار کردن
anteaters	جانور پستاندارمورچه خوار
soft bill	مرغ مگس خوار
loriot	مرغ انجیر خوار
limivorous	بلعنده گل لجن خوار
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
microphage	سلول میکروب خوار کوچک
That is despised which is cheaply obtained. <proverb>	ارزان یافته خوار است .
anteater	اردوارک پرندهء مورچه خوار
white malleable cast iron	چدن چکش خوار سفید