Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
buffo
خواننده مرد در رلهای فکاهی اپرا
Other Matches
prima donnas
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
prima donna
خواننده برجسته زن اپرا یاکنسرت
diva
سردسته زنان خواننده اپرا
jocular
فکاهی
humorous
فکاهی
facete
شوخ فکاهی
jocosely
شوخی امیز فکاهی
jocose
شوخی امیز فکاهی
humorists
ادم شوخ فکاهی نویس
humorist
ادم شوخ فکاهی نویس
humoristic
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
operas
اپرا
opera
اپرا
opera house
اپرا
libretti
اشعار اپرا
operas
اهنگ اپرا
operatic
مربوط به اپرا
impresario
مدیر اپرا
libretto
اشعار اپرا
librettos
اشعار اپرا
impresarios
مدیر اپرا
opera
اهنگ اپرا
libretti
کتاب اشعار اپرا
librettists
نویسنده اشعار اپرا
librettist
نویسنده اشعار اپرا
librettos
کتاب اشعار اپرا
libretto
کتاب اشعار اپرا
impresario
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
operatize
بشکل اپرا در اوردن
impresarios
مدیریاراهنمای اپرا و کنسرت
Which bus do I take for the opera?
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
troller
خواننده
reciter
خواننده
chanter
خواننده
oscine
خواننده
chantress
زن خواننده
ballad singer
خواننده
caroler
خواننده
vocalists
خواننده
readers
خواننده
songbird
خواننده زن
songbirds
خواننده زن
singer
خواننده
vocalist
خواننده
singers
خواننده
reader
خواننده
singing
اوازخوانی خواننده
raw head
نوک خواننده
disk reader
خواننده دیسک
trio
سه نفر خواننده
read head
نوک خواننده
trios
سه نفر خواننده
photoelectric reader
خواننده فتو الکتریکی
go to school
خواننده میله نوری
optical
خواننده میله نوری
epistoler
خواننده رسالهای ازعهدجدید
magnetic tape reader
خواننده نوار مغناطیسی
bar code reader
دستگاه خواننده کد میلهای
calling program
برنامه فرا خواننده
torch singer
خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
prim donna
سر دسته زنهای خواننده دراپرا
read
تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
reads
تعداد بایتها که خواننده در زمان مشخص می خواند
groundling
ماهی ته دریا خواننده یاتماشاچی بی ذوق عامی
hopper
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hoppers
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
optical
طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
cues
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
ocr
طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
cue
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
quartets
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
card
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
quartet
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
cards
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
inputted
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...