English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (9 milliseconds)
English Persian
close the door please خواهش دارم
Search result with all words
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Other Matches
iam proud to know him از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
requesting خواهش
requested خواهش
request خواهش
requests خواهش
asking خواهش کردن
at the request of به خواهش [به درخواست]
will خواهش ارزو
it is my wish that خواهش من اینست که
requester خواهش کننده
asks خواهش کردن
beg خواهش کردن
begged خواهش کردن
begs خواهش کردن
asked خواهش کردن
wish ارزو خواهش
wished ارزو خواهش
wills خواهش ارزو
willed خواهش ارزو
wishes ارزو خواهش
ask خواهش کردن
what is your pleasure خواهش شما چیست
randy [British E] <adj.> مطیع خواهش نفس
horny <adj.> مطیع خواهش نفس
please take a seat خواهش میکنم بفرمایید
d. wish خواهش هنگام مردن
d. of a request عدم قبول خواهش
appetence or tency اشتیاق خواهش طبیعی
Have a seat, please! خواهش میکنم بفرمایید !
Please be my guest. خواهش می کنم مهمان من با شید
to make a r. for something چیز یرا خواهش کردن
what is your will? خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
Please take that bag. خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
Please take my suitcase. خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
now nonsense now خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
to a person for a thing چیزی را ازکسی خواهش کردن یاخواستن
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
would you mind ringing اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
egg (someone) on <idiom> خواهش کردن ومجبورکردن کسی برای انجام کاری
Please send me information on ... خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Please take this luggage. خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
Would you let me know before we get to Durham? ممکن است خواهش کنم قبل از رسیدن به شهر دورهام مرا خبر کنید؟
I have a headache. من سر درد دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I am standing by you . I am right behind you . هوایت را دارم
I'm in doubt about it. من بهش شک دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم.
i wish to stay here میل دارم ...
I need my e من دوست دارم
it is in my recollection یاد دارم
i maintain عقیده دارم که ...
i intend to stay here خیال دارم که ...
I agree. قبول دارم.
I have a question. من یک سئوال دارم.
own a house خانهای دارم
my a is 0 years من 04سال دارم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
I feel nauseated. حالت تهوع دارم.
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
I feel like throwing up. <idiom> دارم بالا میارم.
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I believe in God. من به خدا ایمان دارم.
i am rials in pocket سه ریال در جیب دارم
iam ill bested موقعیت بدی دارم
i yearn for ارزوی استراحت دارم
i stand to it that جدا عقیده دارم که
i am famishing از گرسنگی دارم می میرم
I am positive that ... من اطمینان کامل دارم که ...
i have a suit to the shah به شاه عرض دارم
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a hunch that بیم یافن ان دارم که ...
i have a hunch that سخت گمان دارم که
i am reluctant to go اکراه دارم از رفتن
i am purposed to go در نظر دارم بروم
i am purposed to go قصد دارم بروم
i am on the wrong side of 0 من بیش از 05 سال دارم
i am busy at the moment اکنون کار دارم
I owe her a grudge حق دارم که با اولج باشم
I am deae beat . I am tired out . از خستگی دارم غش می کنم
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time . خیلی عجله دارم
I am staying at the hotel. در هتل منزل دارم.
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
I have an appointment with the dentist. با دندانساز قرار دارم
I am beginning to realize ( understand ) . کم کم دارم متوجه می شوم
i have a suit to the shah عریضه برای شاه دارم
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
I have to study من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I would like to know the truth. من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I live a very regular life . زندگی خیلی منظمی دارم
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
i own to having done it اقرار دارم که ان کار را کرده ام
i am in a hurry for it عجله دارم یا در شتاب هستم
I'm working on it. دارم روش کار میکنم.
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
i have worse to tell you بدتر از این دارم که بشمابگویم
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
I have all kinds of problems. هزار جور گرفتار ؟ دارم
I am thinding of going to Europe. خیال دارم به اروپ؟ بروم
I am going on twenty. دارم می روم توی 20سالگی ؟
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
It pleases me. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
much as I'd like to <idiom> با اینکه اینقدر دوست دارم
I am very busy today . امروز خیلی کار دارم
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
I like it. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I would like to learn the truth. من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I'm sure we can come to some arrangement. من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I am looking for work ( ajob). دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I intend to buy a car . خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I have a son your age. پسری دارم بسن ( وسال) شما
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
i insist that he is innocent جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i p to arrange an intrriew قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i please to do it خوش دارم که این کار را بکنم
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i insist on his innocence جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
to ask somebody to say a few words خواهش کردن از کسی کمی [در باره کسی یا چیزی] صحبت کند
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
My clothes are a witness to my poverty. لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
From your lips to God's ears! <idiom> امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
iam impatient to go دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
lobby تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
it is not t. برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
Now I'm starting to believe it. دارم یواش یواش قبولش میکنم.
i suffer from headache سردرد دارم دچار سردرد هستم
I like to be friends with you. من دوست دارم با تو دوست باشم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com