English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
English Persian
he sold the good ones خوبهای انرا فروخت
Other Matches
he sold the shirt off his back پیراهن تنش راهم فروخت
he sold the good ones هرچه خوب داشت فروخت
give it a good wash خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
You cannot sell the cow and drink the milk . <proverb> نمى توان هم گاو را فروخت هم شیرش را نوشید .
him who انرا که
i saw it انرا دیدم
had searched انرا می یافتید
neither i or he sees it نه من انرا می بینم نه او
i have a secure grasp of it انرا گرفته ام
give it a rinse انرا بشویید یا اب بکشید
give it a shake انرا تکان دهید
give it a twist انرا پیچ بدهید
i can make nothing of it هیچ انرا نمیفهم
send it by post با پست انرا بفرستید
i am out of p with it دیگرحوصله انرا ندارم
lowlander اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
imyself saw it من خودم انرا دیدم
we must winnow away the refuse اشغال انرا باید
i saw it my self من خودم انرا دیدم
i had it signed انرا به امضاء رساندم
i do not have the courage جرات انرا ندارم
i kind of liked it من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i sold it to one abdullah به عبدالله نامی انرا فروختم
it mokes it yet easier انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
i am out of p with it دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
i cannot a to buy that استطاعت خرید انرا ندارم
i gave it a slight press انرا کمی فشار دادم
who will pay for it کی پول انرا خواهد داد
who will pay for it کی هزینه انرا خواهد پرداخت
they give it a good scrub خوب انرا مالش میدهند
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
shearling گوسفندی که یک بار پشم انرا
sculpsit انرا تراشیده یاحجاری کرد
we made heavy weather of it انرا خیلی سخت دیدیم
irrecocilably چنانکه نتوان انرا وفق داد
it is past reclaim دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
an inseparable prefix سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
ormer یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
overshot wheel چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
indiscerptible ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
whitleather پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
sexto کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
loaded dice طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
reversible propeller ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ricksha کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
dress coat جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaw کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
rackets یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
rickshaws کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
indian giver کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
waggonette گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
to garble the coinage مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
cheque to a person's order چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
retro rocket موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
vanishing cream کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
leadsman کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
frumenty گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
money spinner کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
voters عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberries میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com