Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Other Matches
be it so
چنین باشد
beit so
چنین باشد
perhaps so
شاید چنین باشد
cruelty
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
methought
چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
i express my regret for it
که چنین شد
likewise
چنین
thus
چنین
sic
چنین
so
چنین
it happened thaf
چنین
like this
چنین
such
یک چنین
such
چنین
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
who said so?
که چنین حرفی زد
methinks
چنین مینماید
be it so
چنین باد
the report goes
چنین گویند
there is a rumour that
چنین میگویند که
so said darius
چنین گفت ....
such and such
چنین و چنان
secus
نه این چنین
beit so
چنین باد
i was given to understand
چنین فهمیدم
exactly
چنین است
i imagine he is my friend
چنین می پندارم
amen
چنین باد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
so-called
که چنین نامیده شده
so called
که چنین نامیده شده
Fate had so decreed . I t was so destined .
قسمت چنین بود
it look as if
چنین مینماید که گویی
that is not the case
مطلب چنین نیست
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
که چنین نامیده شده
meseems
چنین بنظرم میرسد
is it not
ایا چنین نیست
i express my regret for it
پوزش میخواهم که چنین شد
semble
چنین به نظر می رسد
in that case
حال که چنین است
it follows that.....
چنین برمی اید که ....
methinks
بنظرم چنین میرسد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
is that so?
ایا وا قعا چنین است
But fate decreed otherwise.
اما قسمت چنین بود .
such being the case
حال که چنین است دراینصورت
scilicet
از این چنین استنباط میشود.....
it promisews to be easy
چنین مینماید که اسان است
i had never seen such a book
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
so and so
اینکار وانکار چنین وچنان
so-and-so
اینکار وانکار چنین وچنان
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.
ابدا"چنین چیزی نیست
so to speak
اگربتوان چنین چیزی گفت
ex-directory
شخصی که چنین شمارهای را دارد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
he pretended to be asleep
چنین وانمود کرد که خواب است
I never saw anything like it.
من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
The story goes that …
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
so to peaking
اگر بتوان چنین چیزی گفت
coloraturas
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
dedication
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Such a thing does not exist at all .
چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
dedications
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
coloratura
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
It was inappropriate to make such a remark .
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Not on your life !
هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
No such a thing has been stipulated in the contract.
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
the big three
ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence.
قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
this day six months
شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
imperialism
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
immunity
به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame.
اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
if so
اگر هست اگر چنین است
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
object code
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer.
کانالتان را فردا
[به این برنامه]
تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
some one or other
هر کس باشد
custom's declaration
باشد
Benedictines
باشد
at the owner's risk
باشد
reflexively
باشد
any old thing
هر چه باشد
admissibly
باشد
admissibleness
باشد
Benedictine
باشد
incomplete flower
کم باشد
quantum sufficit
چندان که بس باشد
stet
بگذارید باشد
over crowding
بیشتر باشد
if any
اگر باشد
whencesoever
از هرجا که باشد
at most
خیلی باشد
if he be
اگر او باشد
worksheet
ی داشته باشد
whoso
هر شخصی که باشد
coute que coute
بهربهاکه باشد
let it remain as it is
بگذارید باشد
whosoever
هر شخصی که باشد
let it be
بگذارید باشد
keep your peck up
دل داشته باشد
hydroxide
داشته باشد
May his soull live in peace.
روحش شاد باشد
inoffensively
بی انکه زننده باشد
straying
که متوقف نشده باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
خیالت راحت باشد
meetly
چنانکه در خور باشد
Keep your mind on your work.
حواست بکارت باشد
stray
که متوقف نشده باشد
brilliantly
چنانکه برجسته باشد
He is not dead by any chance , is he ?
نکند مرده باشد ؟
strays
که متوقف نشده باشد
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
Mind the step!
حواست به پله باشد!
kentish fire
که نشانه نفاق ..باشد
medially
چنانکه درمیان باشد
inviolably
چنانکه سزاوارحرمت باشد
Mark my words . Remember what I told you .
یادت باشد چه گفتم
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
if need be
اگر لازم باشد
pitfully
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
pterygium
گلبرگی که مانندبال باشد
flocculence
یا دسته پشم باشد
i girder
تیری که بشکل ) باشد
he must have gone
باید رفته باشد
shell back
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
he wished to be private
می خواست در خلوت باشد
how difficult soever it may be
هر قدر سخت باشد
HTTPD
تصدیق و جستجو باشد
i beam or i beam
تیری که به شکل ) باشد
riparian
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
culpably
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
steady as you go
راه ثابت باشد
caryatid
ستونی که مجسمه زن باشد
if necessary
اگر لازم باشد
if i find an opportunity
اگر مجالی باشد
that depends
تا چه شرایطی درکار باشد
as the case may be
تاچه مورد باشد
at all events
بهر وسیله که باشد
at any price
بهر قسمت که باشد
at f.
منتهی خیلی باشد
if any
اگر داشته باشد
well and good
باشد چه ضرر دارد
theonomy
کشوری که خداپادشاه ان باشد
by all means
بهر قیمت که باشد
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
layers
ل تصحیح خطا باشد
layer
ل تصحیح خطا باشد
cushioning
وسیلهای که شبیه تشک باشد
st.g's cross
چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
bourg
محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
learning curve
که استفاده از آن بسیار سخت باشد
layered
انچه مربوط به لایه ها باشد
cushioned
وسیلهای که شبیه تشک باشد
granitic water
ابی که ازخاک خارادارامده باشد
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
cushions
وسیلهای که شبیه تشک باشد
Supposing that is the case .
بفرض اینکه اینطور باشد
problem plav
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
preformatted
آنچه فرمت شده باشد
between our selves
حرف بین خودمان باشد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
sympathetics
سلسله پیهای نباتی باشد
thumbnail
هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnails
هر چیزی که باندازه ناخن باشد
stylobate
پایهای که زیرچند ستون باشد
blazing star
هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
love match
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com