Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
sedan
خودروسواری دارای دوصندلی عقب وجلو
sedans
خودروسواری دارای دوصندلی عقب وجلو
Other Matches
to and fro
عقب وجلو رفتن
limousines
اتومبیل کالسکهای خودروسواری بزرگ
To move backwards and forwards.
عقب وجلو حرکت کردن
limousine
اتومبیل کالسکه ای خودروسواری بزرگ
limo
اتومبیل کالسکه ای خودروسواری بزرگ
telemark
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
دارای بو
fraught with
دارای
iodic
دارای ید
three legged
دارای سه پا
trilinear
دارای سه خط
footy
دارای پا
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
glochidiate
دارای مو
legitimates
دارای حق مشروع
dimply
دارای فرورفتگی
legitimating
دارای حق مشروع
dimorphic
دارای دو شکل
magneto
دارای مغناطیس
superabundant
دارای وفور
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
redundant
دارای اطناب
legitimated
دارای حق مشروع
legitimate
دارای حق مشروع
privileged
دارای امتیاز
social minded
دارای افکاراجتماعی
prurient
دارای فکرشهوانی
underweight
دارای کسروزن
deficient
دارای کمبود
dipetalous
دارای دوگلبرگ
shelterer
دارای حفاظ
flabby
دارای عضلات شل
bifocals
دارای دو کانون
bifocal
دارای دو کانون
equivocal
دارای دومعنی
dolose
دارای قصدجرم
backed
دارای پشت
head
دارای سرکردن
ledgy
دارای طاقچه
lean to
دارای چارطاقی
short range
دارای برد کم
sonant
دارای اهنگ
unipod
دارای یک پایه
lippy
پر رو دارای لب اویزان
unidirection
دارای یک جهت
unidirectional
دارای یک جهت
diplopodous
دارای هزار پا
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
longheaded
دارای سردراز
unifoliate
دارای یک برگ
dipolar
دارای دو قطب
invested with power
دارای اختیار
lobated
دارای نرمه
lobate
دارای نرمه
short-range
دارای برد کم
isometric
دارای یک میزان
musicals
دارای اهنگ
muciferous
دارای مخاط
declinatory
دارای تمایل
dipteran
دارای دو بال
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
monopetalous
دارای یک گلبرگ
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
musical
دارای اهنگ
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
two handed
دارای دو دست
preferable
دارای رجحان
starchy
دارای نشاسته
shoaly
دارای جاهای کم اب
hectic
دارای تب لازم
myrrhy
دارای بوی مر
accredited
دارای اعتبارنامه
multilineal
دارای چندین خط
cuspidal
دارای برامدگی
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multifid
دارای چندشکاف
dartrous
دارای تبخال
myrrhic
دارای بوی مر
knobby
دارای برامدگی
behinds
دارای پس افت
behind
دارای پس افت
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
ambivalence
دارای دو جنبه
umbrageous
دارای سوفن
dichotomous
دارای دو بخش
isometrics
دارای یک میزان
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
miasmal
دارای دمه بد بو
miasmatic
دارای دمه بد بو
monometallic
دارای یک فلز
diandrous
دارای دوپرچم
two way
دارای دو راه
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
monandrous
دارای یک شوهر
wordy
دارای اطناب
silicifoeous
دارای در کوهی
undersigned
دارای امضاء
mammilate
دارای پستان
ill neighboured
دارای محیط بد
twofold
دارای دو چیز
sulfureous
دارای گوگرد
weighted
دارای وزن
heterogamous
دارای مادگی ها
floaty
دارای اب نشین کم
testate
دارای وصیت
hearted
دارای قلب ...
foliolate
دارای برگچه
viniferous
دارای شراب
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
hexameter
دارای شش وزن
fibrinous
دارای مودلیفی
woolly headed
دارای سر پشمالو
ill neighboured
دارای همسایه بد
straight line
دارای خط مستقیم
far reaching
دارای اثرزیاد
febile
دارای حالت تب
feldspathic
دارای فلدسپار
humous
دارای موادالی
windiness
دارای باد
strontic
دارای استرونیوم
homolographic
دارای قرینه
whizzer
دارای صدای غژ
portentous
دارای فال بد
swell butted
دارای ته گنده
stilted
دارای چوب پا
salaried
دارای حقوق
wapper jawed
دارای ارواره کج
vivific
دارای حیات
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
geniculate
دارای زانویی
prerogatives
دارای حق ویژه
prerogative
دارای حق ویژه
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
glanduliferous
دارای غد دکوچک
glary
دارای تشعشع
splashing
دارای ترشح
splashes
دارای ترشح
splash
دارای ترشح
haired
دارای موی ...
syntonic
دارای بسامدمشابه
ternal
دارای سه تغییر
weak sighted
دارای چشم کم سو
formal
دارای فکر
weak eyed
دارای چشم کم سو
warty
دارای زگیل
energetic
دارای انرژی
terahenous
دارای 4 مادگی
in defect
دارای کاستی
divans
دارای دوفرفیت
dyslogistic
دارای خاطرات بد
parenthetical
دارای کمانک
keeled
دارای تبر ته
tintinnabulary
دارای طنین
infatuated
دارای داوری بد
keyed
دارای جاانگشتی
trimolecular
دارای سه ملکول
tinctorial
دارای ته رنگ
overlapping
دارای اشتراک
family men
دارای نانخور
family man
دارای نانخور
keratinous
دارای موادشاخی
kibed
دارای شکاف
divan
دارای دوفرفیت
univalent
دارای یک فرفیت
spiriferous
دارای عضومارپیچی
double tongued
دارای دوقول
bodily
دارای بدن
titlist
دارای عنوان
spirituous
دارای الکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com