English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (2 milliseconds)
English Persian
I can manage, thank you. خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
Other Matches
I can manage that. <idiom> خودم از پسش برمی آیم.
thank tou for that book متشکرم
Thank you! متشکرم!
Ta, love! [British] متشکرم!
Thanks! متشکرم!
Cheers! [British] متشکرم!
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
thank you very much خیلی متشکرم
Thanks a mI'llion. یک دنیا متشکرم
thank you سپاس گزارم متشکرم
Nothing more, thanks. کافی است، خیلی متشکرم.
We enjoyed it, thank you. از آن لذت بردیم. خیلی متشکرم.
Thank you, this is for you. متشکرم. این هم انعام شماست.
Thank you for the confirmation of your request! از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
own خودم
owned خودم
owning خودم
owns خودم
myself من خودم
number one خودم
myself خودم
it follows that..... چنین برمی اید که ....
myself شخص خودم
with my proper eyes با چشم خودم
on my own account بحساب خودم
pon my life بجان خودم
onmy own responsibility به مسئولیت خودم
on my own account بابت خودم
for my parts از سهم خودم
for my part از سهم خودم
siree اقای خودم
it piques curiosity حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد
function subprogram ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
I can manage that. <idiom> من از پس این کار برمی آیم.
With my own capital . با سرمایه شخصی خودم
sirree اقاجان اقای خودم
owns شخصی مال خودم
it is my own مال خودم است
i may thank myself گناه از خودم است
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
imyself saw it من خودم انرا دیدم
i saw it my self من خودم انرا دیدم
own شخصی مال خودم
owning شخصی مال خودم
owned شخصی مال خودم
I shall be back this day month . درست یک ماه دیگه برمی گردم
mercury delay line تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
I could pass for a Greek . می توانم خودم رایونانی جابزنم
What a mes I made of my life . دیدی چه بروز خودم آوردم
I saw it for myself . I was an eye –witness خودم شاهد قضیه بودم
on your own خودم تنهایی [کاری را کردن]
I wI'll get there somehow. یکجوری خودم را آنجا می رسانم
That is my line ( field ) . خودم این کاره هستم
in p of my statement برای اثبات گفته خودم
I have entangled myself with the banks . خودم را گرفتار بانک ها کردم
pickup message پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
delaying دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delays دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
I know best where my interests lie. صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
I should bring you round to my way of thinking . باید تو راهم با خودم همفکر کنم
I sat down with no fuss or bother . برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
I weighed myself today . امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I stayed in concealment until the danger passed. خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
I'd like to have a place of my own [to call my own] . من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
out and in گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
No one sent me, I am here on my own account. هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
I wI'll do that all by myself. من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I wI'll do it on my own responsibility . به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
de scrambler وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
I'm old enough to take care of myself. من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I wI'll try to catch up. سعی می کنم خودم را برسانم ( جبران عقب افتادگه )
I accidentally locked myself out of the house. من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
This house is my own . این خانه مال خودم است ( اجاره یی نیست )
document فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documented فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
permanent حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
documenting فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
I'm doing it on my own account, not for anyone else. این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
reset دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
resets دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
permanent رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
non volatile رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
absolute address وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
horizontal مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
resets سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
reset سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
del کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
GOSUB دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
softest دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
operation عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
softer دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
shell out خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
reads سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
macroinstruction دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
phosphor صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
residents برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com