English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
he posed as an expert خود را کارشناس وانمودکردن
Other Matches
feint وانمودکردن
affects وانمودکردن
affect وانمودکردن
looked وانمودکردن
look وانمودکردن
seems وانمودکردن
seemed وانمودکردن
seem وانمودکردن
looks وانمودکردن
belie بد وانمودکردن
belied بد وانمودکردن
belies بد وانمودکردن
personate وانمودکردن
belying بد وانمودکردن
faked وانمودکردن
fake وانمودکردن
fakes وانمودکردن
feints وانمودکردن
feinting وانمودکردن
feinted وانمودکردن
emblematize برمز وانمودکردن
dissembles وانمودکردن بهانه کردن
dissembled وانمودکردن بهانه کردن
dissemble وانمودکردن بهانه کردن
dissembling وانمودکردن بهانه کردن
heroize خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
judging کارشناس
judges کارشناس
judged کارشناس
judge کارشناس
experts کارشناس
connoisseur کارشناس
au fait کارشناس
expert کارشناس
analyst کارشناس
analysts کارشناس
critics کارشناس خبره
electric engineer کارشناس برق
volcanist کارشناس اتشفشانی
electronic engineer کارشناس الکترونیک
critic کارشناس خبره
qualified کارشناس موصوف
experts متخصص کارشناس
actuaries کارشناس بیمه
actuary کارشناس بیمه
technologist کارشناس تکنولوژیست
expert متخصص کارشناس
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
zoogeographer کارشناس جغرافیای حیوانی
skilled witness کارشناس اهل خبره
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
technician ذیفن کارشناس فنی
technicians ذیفن کارشناس فنی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
adjuster کارشناس در خسارت بیمه
acoustician کارشناس علم اصوات
average stater کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjuster کارشناس تعیین خسارت بیمه
financiers کارشناس علم مالیه متخصص مالی
financier کارشناس علم مالیه متخصص مالی
sanitarian کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
qualified person شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
tasters کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
taster کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
to put oa a semblance of anger سیمای خشمگین بخود دادن خودرا خشمگین وانمودکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com