English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (2 milliseconds)
English Persian
i please to do it خوش دارم که این کار را بکنم
Other Matches
i cannot think of it فکرش را نمیتوانم بکنم تصورش راهم نمیتوانم بکنم
iam proud to know him از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
what shall i do? چه بکنم
what do you wish me to do? چه میخواهید من بکنم
What else can I do? دیگر چه می توانم بکنم ؟
I'm glad I could help. خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
Can I pin you down to that? شما را به این متعهد بکنم؟
I dropped in to say hello. آمدم اینجا یک سلامی بکنم
I'm really not responsible for it. <idiom> من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
Might I ask a question? اجازه می دهید یک سئوال بکنم؟
My hands are tied. <idiom> نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
I don't know what to do with that. من نمی دونم باهاش چه کار باید بکنم.
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
She's agreed to fill in for me on Friday, but I'd be pushing my luck if I asked her to do it on Saturday, too. او [زن] موافقت کرد روز جمعه جاینشین من باشد اما من شورش را در می آوردم اگر از او [زن] درخواست بکنم که شنبه هم جاینشین من بشود.
I am standing by you . I am right behind you . هوایت را دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم.
I agree. قبول دارم.
i maintain عقیده دارم که ...
I'm in doubt about it. من بهش شک دارم.
i intend to stay here خیال دارم که ...
I have a question. من یک سئوال دارم.
I need my e من دوست دارم
close the door please خواهش دارم
i wish to stay here میل دارم ...
I have a headache. من سر درد دارم.
own a house خانهای دارم
my a is 0 years من 04سال دارم
it is in my recollection یاد دارم
I am positive that ... من اطمینان کامل دارم که ...
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I feel nauseated. حالت تهوع دارم.
I am staying at the hotel. در هتل منزل دارم.
I feel like throwing up. <idiom> دارم بالا میارم.
I believe in God. من به خدا ایمان دارم.
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
i have a hunch that بیم یافن ان دارم که ...
iam ill bested موقعیت بدی دارم
i am busy at the moment اکنون کار دارم
i am rials in pocket سه ریال در جیب دارم
i have a hunch that سخت گمان دارم که
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
I am in a great hurry . I am pressed for time . خیلی عجله دارم
I am deae beat . I am tired out . از خستگی دارم غش می کنم
I am beginning to realize ( understand ) . کم کم دارم متوجه می شوم
i yearn for ارزوی استراحت دارم
i am famishing از گرسنگی دارم می میرم
i stand to it that جدا عقیده دارم که
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a suit to the shah به شاه عرض دارم
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
i am purposed to go قصد دارم بروم
i am reluctant to go اکراه دارم از رفتن
i am purposed to go در نظر دارم بروم
i am on the wrong side of 0 من بیش از 05 سال دارم
I owe her a grudge حق دارم که با اولج باشم
I have an appointment with the dentist. با دندانساز قرار دارم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
i own to having done it اقرار دارم که ان کار را کرده ام
i am in a hurry for it عجله دارم یا در شتاب هستم
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
I am going on twenty. دارم می روم توی 20سالگی ؟
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
much as I'd like to <idiom> با اینکه اینقدر دوست دارم
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
I like it. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
i have a suit to the shah عریضه برای شاه دارم
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
i have worse to tell you بدتر از این دارم که بشمابگویم
I have all kinds of problems. هزار جور گرفتار ؟ دارم
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
I am thinding of going to Europe. خیال دارم به اروپ؟ بروم
I'm working on it. دارم روش کار میکنم.
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
It pleases me. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I have to study من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
I am very busy today . امروز خیلی کار دارم
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
I would like to know the truth. من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
I live a very regular life . زندگی خیلی منظمی دارم
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i p to arrange an intrriew قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
i insist on his innocence جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
I intend to buy a car . خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I would like to learn the truth. من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I'm sure we can come to some arrangement. من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
i insist that he is innocent جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
I am looking for work ( ajob). دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
I have a son your age. پسری دارم بسن ( وسال) شما
My clothes are a witness to my poverty. لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
From your lips to God's ears! <idiom> امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
iam impatient to go دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
it is not t. برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
i suffer from headache سردرد دارم دچار سردرد هستم
Now I'm starting to believe it. دارم یواش یواش قبولش میکنم.
I like to be friends with you. من دوست دارم با تو دوست باشم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com