English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
English Persian
composure خونسردی
self-possession خونسردی
coolness خونسردی
phlegm خونسردی
indifference خونسردی
Other Matches
poikilothermism خونسردی جانور
meekness خونسردی ونرمی
ckoke up از کف دادن خونسردی
ice خونسردی و بی اعتنایی
indifferently از روی خونسردی یا بی علاقگی
unconcern عدم علاقه خونسردی
keep cold خونسردی خود را حفظ کردن
boil [خونسردی خود را از دست دادن]
to lose one's temper متین بودن خونسردی نشان دادن
To kI'll someone in cold blood. درنهایت خونسردی خون کسی را ریختن ( کشتن )
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com