English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
guile خیانت دورویی
Search result with all words
double cross دورویی کردن خیانت کردن
double-cross دورویی کردن خیانت کردن
double-crossed دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing دورویی کردن خیانت کردن
Other Matches
treasonoius خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonable خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
hyporisy دورویی
imposture دورویی
hanky panky دورویی
hanky-panky دورویی
dissimulation دورویی
duplicity دورویی
double dealing دورویی
dissimulate دورویی کردن فریب دادن
dissimulating دورویی کردن فریب دادن
dissimulated دورویی کردن فریب دادن
dissimulates دورویی کردن فریب دادن
to wear two faces دورویی کردن دوروودورنگ بودن
betrayment خیانت
faithlessness خیانت
false heartedness خیانت
punic f. خیانت
insidiousness خیانت
falseness خیانت
traitorousness خیانت
disloyaty خیانت
perfidy خیانت
betrayal خیانت
rat خیانت
treason خیانت
falsity خیانت
felony خیانت
treachery خیانت
untruths خیانت
betrayals خیانت
untruth خیانت
punic faith خیانت
dishonesty خیانت
untruthful خیانت
infidelity خیانت
infidelities خیانت
felonies خیانت
malice a خیانت عمدی
false hearted خیانت امیز
felonious خیانت امیز
to play false خیانت کردن
traitorous خیانت امیز
treacherousness خیانت کاری
two-faced <idiom> ناسپاس ،خیانت
perfidiousness خیانت کاری
perfidiously ازروی خیانت
malversation خیانت در امانت
foully ازراه خیانت
breach of trust خیانت در امانت
betrays خیانت کردن به
betraying خیانت کردن به
betray خیانت کردن به
high treason خیانت بزرگ
treason خیانت به کشور
treacherous خیانت امیز
betrayed خیانت کردن به
abuse of confidence خیانت در امانت
barratry خیانت در امانت
prevarication خیانت وکیل به موکل
guile تلبیس تدلیس خیانت
stab someone in the back <idiom> خیانت کردن به کسی
lese majesty خیانت علیه حکومت
conspiracies نقشه خیانت امیز
lese majeste خیانت علیه حکومت
conspiracy نقشه خیانت امیز
disloyalty خیانت نمک بحرامی
machines زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
conspiring درنقشه خیانت شرکت کردن
conspire درنقشه خیانت شرکت کردن
sedition خیانت در حفظ اسرار نظامی
conspired درنقشه خیانت شرکت کردن
belie دروغ دراوردن خیانت کردن
belied دروغ دراوردن خیانت کردن
sell out یکجا فروختن خیانت کردن
sell to pass خیانت به مرام دسته خودکردن
sell the pass خیانت به مرام دسته خودکردن
belies دروغ دراوردن خیانت کردن
sell-outs یکجا فروختن خیانت کردن
belying دروغ دراوردن خیانت کردن
sell-out یکجا فروختن خیانت کردن
judns be trayed jesus یهودابه مسیح خیانت کرد
conspires درنقشه خیانت شرکت کردن
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
belie خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belied خیانت کردن به عوضی نشان دادن
to swear tre sonagainstany one سوگند برای خیانت بکسی خوردن
belies خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belying خیانت کردن به عوضی نشان دادن
lese majeste خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majesty خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com