Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
sky high
خیلی بالا در اسمان
sky-high
خیلی بالا در اسمان
Other Matches
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
highway robbery
<idiom>
قیمت خیلی بالا
superstratum
طبقه خیلی بالا
very high
ارتفاع خیلی بالا
vhf range
ناحیه فرکانس خیلی بالا
skyward
بطرف اسمان بطرف بالا
middleman
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
capacitor
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
she has a well poised head
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner
<idiom>
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous
خیلی سنگین خیلی کودن
rattling
خیلی تند خیلی خوب
on high
به اسمان
blue
اسمان
bluer
اسمان
bluest
اسمان
welkin
اسمان
hypethral
رو به اسمان
firmament
اسمان
on high
در اسمان
heights
اسمان
sky
اسمان
the blue
اسمان
tramps
اسمان جل
tramped
اسمان جل
tramp
اسمان جل
the upper regions
اسمان
heaven
اسمان
heavens
اسمان
height
اسمان
skies
اسمان
heavenward
بطرف اسمان
sky scaper
اسمان خراش
primum mobile
اسمان دهم
olympus
اسمان بهشت
skywards
سوی اسمان
heavenwards
سوی اسمان
sky scraper
اسمان خراش
skiey
اسمان وار
celestial sphere
کره اسمان
the round of heaven
گنبد اسمان
skyward
بسوی اسمان
mackerel sky
اسمان پیسه
skyey
اسمان وار
heavenward
روبه اسمان
thunders
اسمان غرش
thundered
اسمان غرش
uranology
اسمان شناسی
lofts
کبوترخانه اسمان
loft
کبوترخانه اسمان
skyscraper
اسمان خراش
skyscrapers
اسمان خراش
uranorama
اسمان نما
thunder
اسمان غرش
blue
اسمان نیلگون
bluest
اسمان نیلگون
bluer
اسمان نیلگون
the vault of heaven
گنبد اسمان
the seventh heaven
اسمان هفتم
planetarium
اسمان نما
azure
اسمان نیلگون
planetariums
اسمان نما
the kingdom of heaven
ملکوت اسمان
sky blue
رنگ ابی اسمان
heaven
عرش هفت اسمان
the milky way
اسمان دره کاهکشان
zenith
بالاترین نقطه اسمان
hypaethral
بی پوشش روبه اسمان
heaven
هفت طبقه اسمان
uranographic
وابسته به اسمان نگاری
uranographical
وابسته به اسمان نگاری
heavens
هفت طبقه اسمان
heavens
عرش هفت اسمان
serene
متین اسمان صاف
ascension
عروج عیسی به اسمان
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
Milky Way
اسمان دره جاده شیری
uranography
عالم شناسی اسمان نگاری
ascension day
روز عروج عیسی به اسمان
it thunders
صدای اسمان غرغره میاید
uranus
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
snow blink
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
emergencies
خیلی خیلی فوری
emergency
خیلی خیلی فوری
astrodome
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
sky glow
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
jim dandy
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
thunders
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thundered
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunder
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
not a few
خیلی ها
to a large extent
خیلی
routh
خیلی
villainous
خیلی بد
very little
خیلی کم
dammit
خیلی
ten
خیلی
many
خیلی
very
خیلی
abysmal
<adj.>
خیلی بد
for long
خیلی
damn
خیلی
copious
خیلی
highly
خیلی
in large quantities
خیلی خیلی
far and away
خیلی
dumpiness
خیلی
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
subminiature
خیلی کوچک
piping hot
خیلی داغ
far
زیاد خیلی
as good as
خیلی خوب
superrabundant
خیلی زیاد
pitch black
خیلی سیاه
jolly
بذله گو خیلی
swith
خیلی عظیم
pitch-black
خیلی سیاه
precise
خیلی دقیق
as stiff as a poker
خیلی خشک
by leaps and bounds
خیلی تند
pluperfect
خیلی عالی
whackings
خیلی بزرگ
precipitate
خیلی سریع
parlous
خیلی مهیب
precipitated
خیلی سریع
open-and-shut
خیلی سهل
precipitates
خیلی سریع
precipitating
خیلی سریع
whacking
خیلی بزرگ
niftier
خیلی خوب
niftiest
خیلی خوب
extreme
خیلی زیاد
Neanderthal
خیلی کهنه
confidential
خیلی محرمانه
oodles
خیلی زیاد
lots
خیلی زیاد
nifty
خیلی خوب
thank you very much
خیلی متشکرم
skinless
خیلی حساس
span new
خیلی تازه
lily white
خیلی سفید
iam in bad
خیلی محتاجم
much was said
خیلی حرفهازده شد
much worse
خیلی بدتر
of vital importance
خیلی ضروری
oftentimes
خیلی اوقات
hand in glove
خیلی نزدیک
hand in glove
خیلی صمیمی
hand and glove
خیلی نزدیک
whopping
خیلی بزرگ
immensurable
خیلی قدیم
lower most
خیلی پست تر
level best
خیلی خوب
level best
خیلی عالی
many people
خیلی از مردم
it is very easily done
خیلی به اسانی
many people
خیلی اشخاص
in no time
خیلی زود
many persons
خیلی اشخاص
overstrung
خیلی حساس
pianissmo
خیلی نرم
immediate
خیلی فوری
far off
خیلی دور
far and away
خیلی دور
dead slow
خیلی اهسته
corking
خیلی زیبا
faraway
خیلی دور
sappy
خیلی احساساتی
benedicite
خیلی خوب
before you can say knife
خیلی زود
senseful
خیلی حساس
rotundily
چاقی خیلی
superabundant
خیلی زیاد
pixilated
خیلی حساس
precisian
خیلی دقیق
primely
خیلی خوب
hand and glove
خیلی صمیمی
giantess
زن خیلی قدبلند
raff
خیلی زیاد
ritzy
خیلی شیک
at most
خیلی باشد
open and shut
خیلی سهل
a lot of times
<adv.>
خیلی از اوقات
tickled pink
<idiom>
خیلی شادوخوشحال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com