Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
English
Persian
precipitate
خیلی سریع
precipitated
خیلی سریع
precipitates
خیلی سریع
precipitating
خیلی سریع
Search result with all words
fast
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasted
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fastest
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasts
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
hyperpnea
تنفس خیلی سریع یاعمیق
input limited
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
processor
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
like crazy
<idiom>
خیلی سریع با انرژی زیاد
out like a light
<idiom>
(زود خوابیدن)خیلی سریع به خواب رفتن
Other Matches
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
she has a well poised head
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner
<idiom>
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
sottovoce
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
rattling
خیلی تند خیلی خوب
ponderous
خیلی سنگین خیلی کودن
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
emergency
خیلی خیلی فوری
emergencies
خیلی خیلی فوری
jim dandy
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
galloping
سریع
sudden
سریع
rapid
سریع
swifter
سریع
prompts
سریع
swiftest
سریع
swifts
سریع
swift
سریع
gleg
سریع
rather
سریع تر
prompt
سریع
snell
سریع
prompted
سریع
accelerators
سریع
spankings
سریع
spanking
سریع
sweepy
سریع
wing footed
سریع
accelerator
سریع
pirouettes
چرخ سریع
fast access
با دستیابی سریع
rapid access
با دستیابی سریع
fast moving depression
کمفشاری سریع
fast neutron
نوترون سریع
hotshot
بارکشی سریع
slashes
ضربه سریع
slashed
ضربه سریع
slash
ضربه سریع
highflier
دلیجان سریع
braid
حرکت سریع
pirouette
چرخ سریع
glimpse
نگاه سریع
converts
پاسکاری سریع
glimpsing
نگاه سریع
glimpses
نگاه سریع
highflyer
دلیجان سریع
high velocity drop
بارریزی سریع
high speed traffic
امد شد سریع
high speed traffic
ترافیک سریع
speed
سریع کارکردن
speeding
سریع کارکردن
speeds
سریع کارکردن
quickstep
گام سریع
high speed printer
چاپگر سریع
high speed
دنده سریع
high speed
سریع السیر
glimpsed
نگاه سریع
convert
پاسکاری سریع
converted
پاسکاری سریع
converting
پاسکاری سریع
continuate
سریع الاتصال
quick
جلد سریع
fleet
عبور سریع
fleets
عبور سریع
slapped
ضربت سریع
slapping
ضربت سریع
slaps
ضربت سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
fast
سریع السیر
fleetingly
سریع الزوال
slap
ضربت سریع
quickest
تند و سریع
scampers
پرواز سریع
scampering
پرواز سریع
scampered
پرواز سریع
scamper
پرواز سریع
quick
تند و سریع
quicker
جلد سریع
quicker
تند و سریع
quickest
جلد سریع
fleeting
سریع الزوال
riposte
ضربت سریع
fasted
سریع السیر
braids
حرکت سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
accelofilter
صافی سریع
couriers
پیک سریع
courier
پیک سریع
braided
حرکت سریع
riposting
ضربت سریع
fasts
سریع السیر
rough and ready
سریع العمل
raids
تک نفوذی سریع
riposted
ضربت سریع
raiding
تک نفوذی سریع
fastest
سریع السیر
raided
تک نفوذی سریع
ripostes
ضربت سریع
raid
تک نفوذی سریع
hypernoea
تنفس سریع
winder
دویدن سریع
quick recovery
رونق سریع
quick fire
تیر سریع
bullet
توپ سریع
bullets
توپ سریع
rathe
زود رس سریع
posthaste
سریع السیر
polypnea
تنفس سریع
operation immediate
اقدام سریع
despatches
انجام سریع
despatching
انجام سریع
dispatch
انجام سریع
dispatched
انجام سریع
express
سریع السیر
express
سریع صریح
rapid fire
تیر سریع
rapid flow
جریان سریع
windstorm
باد سریع
sneak raid
دستبرد سریع
snapback
بهبودی سریع
prompt
سریع کردن
prompt
سریع عاجل
prompted
سریع عاجل
prompts
سریع کردن
prompts
سریع عاجل
despatched
انجام سریع
skitter
حرکت سریع
prompted
سریع کردن
repost
ضربت سریع
rath
زود رس سریع
rapid transit
شطرنج سریع
wind sprint
تمرین دو سریع
rapid scanning
تقطیع سریع
expressed
سریع السیر
expresses
سریع السیر
progressive chess
شطرنج سریع
lightning chess
شطرنج سریع
expressing
سریع صریح
expressing
سریع السیر
quick recovery
بهبود سریع
expressed
سریع صریح
dispatches
انجام سریع
expresses
سریع صریح
wind sprint
دوهای سریع و کوتاه
fungoid
دارای رشد سریع
Making fast progress.
سریع ترقی کردن
rubdown
مالش سریع بدن
ageing
سخت کنندگی سریع
scrappier
بازی تهاجمی سریع
scrappiest
بازی تهاجمی سریع
scrappy
بازی تهاجمی سریع
jerks
تکان سریع دادن
scatback
توپدار سریع و فراری
agile
زیرک سریع الانتقال
rapid
سریع العمل چابک
rapid eye movements
حرکات سریع چشم
perishable
کالای سریع الفساد
goods of perishable nature
اموال سریع الفساد
umbilical cord
سیم سریع الاتصال
make flush
شستن با جریان سریع
swoops
حرکت سریع نزولی
swooping
حرکت سریع نزولی
jab
ضربه سریع مستقیم
jabbed
ضربه سریع مستقیم
jabbing
ضربه سریع مستقیم
jabs
ضربه سریع مستقیم
swooped
حرکت سریع نزولی
swoop
حرکت سریع نزولی
rapid transit
حمل و نقل سریع
umbilical cords
سیم سریع الاتصال
skiff
قایق سریع السیر
surged
جریان سریع وغیرعادی
number
انجام محاسبات سریع
scud
حرکت سریع ابر
scudded
حرکت سریع ابر
scuds
حرکت سریع ابر
sallies
حرکت سریع شلیک
jetting
پرش اب جریان سریع
jetted
پرش اب جریان سریع
jets
پرش اب جریان سریع
jet
پرش اب جریان سریع
snick
ضربت سریع زدن
streamliner
قطار سریع وشیک
yerk
حرکت سریع و شدید
bring something on
<idiom>
دلیل افزایش سریع
pattering
بطور سریع وردخواندن
numbers
انجام محاسبات سریع
cut
تغییر سمت سریع
sally
جواب سریع و زیرکانه
high speed trafic
رفت و امد سریع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com