Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
superconductive
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
Search result with all words
superconductor
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
Other Matches
insulating
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
photoconductive
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
leads
هادی
electric conductor
هادی
directorial
هادی
ductile
هادی
leading line
خط هادی
conductors
هادی
guide
هادی
guided
هادی
guides
هادی
lead
هادی
cabled
هادی
director
هادی
directors
هادی
steerer
هادی
conductor
هادی
cable
هادی
directress
هادی خط راهنما
semi conductor
نیمه هادی
noninductive
غیر هادی
circuit line
هادی جریان
conductor resistance
مقاومت هادی
conductor rail
شینه هادی
conductor current
جریان هادی
conductive silver
نقره هادی
conducting staff
ستاد هادی
bus bar
ریل هادی
wireway
سیم هادی
vascular tissue
بافت هادی
directrix
هادی خط راهنما
dredging ladder
هادی سطل
semicinductor
نیمه هادی
director sight
دوربین هادی
duct
لوله هادی
electric conductor
هادی الکتریسیته
electric conductor
هادی برق
single conductor
هادی تک رشتهای
directing staff
ستاد هادی
twin conductor
هادی دوبل
valve guide
هادی سوپاپ
superconducter
مافوق هادی
guide flag
پرچم هادی
guide vane
تیغه هادی
conductors
هادی رسانا
conductors
سیم هادی
heat conductor
هادی حرارت
light quide
هادی نور
light pipe
هادی نور
light guide
هادی نور
leads
کابل هادی
leads
غلاف هادی
leads
سبقت هادی
single core
هادی تک رشتهای
water mains
لوله هادی اب
water main
لوله هادی اب
ideal conductor
هادی ایده ال
lizard
بند هادی
conductor
هادی رسانا
lead
غلاف هادی
superconductors
فوق هادی
conductor
سیم هادی
lead
سبقت هادی
solid state
نیمه هادی
lead
کابل هادی
superconductor
فوق هادی
guide bank
دیوار هادی سد
lizards
بند هادی
internal conductor
سیم هادی
insulated conductor
هادی عایق شده
current carring wire
سیم هادی جریان
ohmage
مقاومت هادی برق
polestar
هادی مورد توجه
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
nozzle guide vane
تیغههای هادی یا راهنما
nonconductor
جسم غیر هادی
superconducting computers
کامپیوترهای مافوق هادی
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
gallium arsenide
قطعه نیمه هادی
wires
هادی فلزی نازک
wire
هادی فلزی نازک
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
lead in
مدار هادی اشتعال
port
شیار هادی دهانه
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
guides post
نفر هادی مستقر شوید
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
solid-state
مربوط به وسایل نیمه هادی
integrate semiconductor circuit
مدار نیمه هادی مجتمع
metallic oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی
conductor
وسیله هادی اجرا کننده
photoconductor
هادی حساس نسبت به نور
conductors
وسیله هادی اجرا کننده
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
double
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
conductor
هادی جریان برق رشته سیم
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
low gap semiconductor
نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
currents
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
electric
حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
complementary metal oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
current
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
conductors
هادی جریان برق رشته سیم
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
conductors
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
leader
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
random
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
randomly
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
leaders
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
wafer
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafers
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumbo chip
مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
transistors
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode
دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
lightest
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
multilayer
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
mark
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
field emission
پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
dtl
Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
oxide
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
masks
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
pnp transistor
emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
p channel mos
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
metal oxide semiconductor
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
mos
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
boarded
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
circuits
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuit
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
npn transistor
طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
electroluminescent
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
printed circuit
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit board
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
she has a well poised head
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner
<idiom>
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
rattling
خیلی تند خیلی خوب
ponderous
خیلی سنگین خیلی کودن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com