Dictiornary-Farsi | خیلی وقت هست ( داریم ) | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
We have plenty of time .	خیلی وقت هست ( داریم )


Other Matches

We are short of space here .	اینجا جا کم داریم
here is bread in plenty	نان فراوان داریم
we have a seedless type too	یک رقم بی هسته هم داریم
we are in the same way	ما هم همان حال را داریم
she has a well poised head	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom>	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom>	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
We have a long journey before us .	مسافرت طولانی در پیش داریم
we make it a rule to	قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
what is the score	هر کدام چند بازی داریم
We are expecting guests for dinner .	برای شام مهمان داریم
We have a wedding ceremony comin off.	جشن عروسی در پیش داریم
microfilms	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
There is no hurry , there is plenty of time .	عجله نکنید وقت زیاد داریم
we regret the error	از اشتباهی که شده است تاسف داریم
we abhor a traitor	از شخص خائن تنفر و بیم داریم
We have two books extra.	دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
sottovoce	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
We'll need 10 years at a [the] minimum.	ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
You name it , weve got it.	از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
Carry the one [two] .	یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
In regard to the proposed changes I think we need more information.	در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
rattling	خیلی تند خیلی خوب
ponderous	خیلی سنگین خیلی کودن
We have problems of our own.	ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
we are want of money	ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم
emergency	خیلی خیلی فوری
emergencies	خیلی خیلی فوری
jim dandy	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
well there are actors and actors	آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
damn	خیلی
many	خیلی
to a large extent	خیلی
ten	خیلی
dammit	خیلی
far and away	خیلی
very	خیلی
dumpiness	خیلی
for long	خیلی
copious	خیلی
in large quantities	خیلی خیلی
highly	خیلی
very little	خیلی کم
villainous	خیلی بد
abysmal <adj.>	خیلی بد
not a few	خیلی ها
routh	خیلی
hand and glove	خیلی صمیمی
ultraconservative	خیلی محتاط
dead slow	خیلی اهسته
ritzy	خیلی شیک
corking	خیلی زیبا
raff	خیلی زیاد
senseful	خیلی حساس
really sick	خیلی محشر
pianissmo	خیلی نرم
primely	خیلی خوب
pixilated	خیلی حساس
far off	خیلی دور
far and away	خیلی دور
precisian	خیلی دقیق
once in the blue moon	خیلی بندرت
rotundily	چاقی خیلی
To take with a pinch of salt.	خیلی جدی نگرفتن
at most	خیلی باشد
swith	خیلی عظیم
as stiff as a poker	خیلی خشک
as good as	خیلی خوب
thank you very much	خیلی متشکرم
far	زیاد خیلی
toploftiness	خیلی متکبر
before you can say knife	خیلی زود
benedicite	خیلی خوب
span new	خیلی تازه
by leaps and bounds	خیلی تند
sappy	خیلی احساساتی
skinless	خیلی حساس
subminiature	خیلی کوچک
superrabundant	خیلی زیاد
Many thanks!	خیلی ممنون!
to spread like wildfire	خیلی زودمنتشرشدن
level best	خیلی عالی
very light	خیلی سبک
much was said	خیلی حرفهازده شد
much worse	خیلی بدتر
cool <adj.>	خیلی خوب
awesome <adj.>	خیلی خوب
it is very easily done	خیلی به اسانی
wicked <adj.>	خیلی خوب
level best	خیلی خوب
lily white	خیلی سفید
lower most	خیلی پست تر
many people	خیلی از مردم
many people	خیلی اشخاص
many persons	خیلی اشخاص
in no time	خیلی زود
of vital importance	خیلی ضروری
oftentimes	خیلی اوقات
overstrung	خیلی حساس
faraway	خیلی دور
She is very pretentious.	خیلی ادعادارد
really wicked	خیلی محشر
hand in glove	خیلی نزدیک
hand in glove	خیلی صمیمی
immensurable	خیلی قدیم
bone dry	خیلی خشک
great <adj.>	خیلی خوب
number one	خیلی خوب
iam in bad	خیلی محتاجم
sick [British E] <adj.>	خیلی خوب
hand and glove	خیلی نزدیک
(go over with a) fine-toothed comb <idiom>	خیلی بادقت
not so hot <idiom>	نه خیلی خوب
precipitating	خیلی سریع
precipitates	خیلی سریع
precipitated	خیلی سریع
precipitate	خیلی سریع
mad as a hornet <idiom>	خیلی عصبانی
in seventh heaven <idiom>	خیلی خوشحال
in cold blood <idiom>	خیلی خونسرد
regularly [often] <adv.>	خیلی از اوقات
on any number of occasions <adv.>	خیلی از اوقات
high	خیلی بزرگ
a lot of times <adv.>	خیلی از اوقات
highest	خیلی بزرگ
highs	خیلی بزرگ
often	خیلی اوقات
frequently <adv.>	خیلی از اوقات
many times <adv.>	خیلی از اوقات
often <adv.>	خیلی از اوقات
oft [archaic, literary] <adv.>	خیلی از اوقات
I had an awful time .	به من خیلی بد گذشت
infinitely	خیلی زیاد
fortissimo	خیلی بلند
He is a loose card .	خیلی ول است
decrepit	خیلی پیر
open and shut	خیلی سهل
open-and-shut	خیلی سهل
parlous	خیلی مهیب
(as) old as the hills <idiom>	خیلی قدیمی
immediate	خیلی فوری
hit bottom <idiom>	خیلی پست
whopping	خیلی بزرگ
skin and bones <idiom>	خیلی لاغر
get up the nerve <idiom>	خیلی شلوغ
exceeding	خیلی زیاد
extra	بسیار خیلی
too bad <idiom>	خیلی بد ،غم انگیز
extra-	بسیار خیلی
extras	بسیار خیلی
costs and arm and a leg <idiom>	خیلی گرونه
tickled pink <idiom>	خیلی شادوخوشحال
(a) snap <idiom>	خیلی ساده
superabundant	خیلی زیاد
niftiest	خیلی خوب
pluperfect	خیلی عالی
extreme	خیلی زیاد
very good	خیلی خوب
to pieces <idiom>	خیلی زیاده
Neanderthal	خیلی کهنه
confidential	خیلی محرمانه
glorious	خیلی خوب
too tough	خیلی سفت
jolly	بذله گو خیلی
goody-goody	خیلی خوب
stentorian	خیلی بلند
seldom	خیلی کم ندرتا
pitch-black	خیلی سیاه
pitch black	خیلی سیاه
precise	خیلی دقیق
raucous	خیلی نامرتب
goody goody	خیلی خوب
goody-goodies	خیلی خوب
Nothing more, thanks.	خیلی متشکرم.
well	خیلی خوب
nifty	خیلی خوب
niftier	خیلی خوب
whackings	خیلی بزرگ
whacking	خیلی بزرگ
piping hot	خیلی داغ
quaint	خیلی فریف
frequently	خیلی اوقات
flying high <idiom>	خیلی شادوشنگول
giantess	زن خیلی قدبلند
I spoke my mind.	من خیلی رک گفتم.
oodles	خیلی زیاد
lots	خیلی زیاد
wells	خیلی خوب
ultrashort wave	موج خیلی کوتاه
from way back <idiom>	مدت خیلی درازی
ultramodern	خیلی جدید متجدد
highway robbery <idiom>	قیمت خیلی بالا
very high	ارتفاع خیلی بالا
fit to be tied <idiom>	خیلی عصبانی وناامید
ultra	خیلی متعصب مافوق