Dictiornary-Farsi | خیمه زدن توجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
tent	خیمه زدن توجه
tents	خیمه زدن توجه


Other Matches

screamer	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
binds	خیمه
bind	خیمه
tent	خیمه
tabernacle	خیمه
tents	خیمه
canopy	خیمه
canopies	خیمه
puppetry	خیمه شب بازی
hovel	پناهگاه خیمه
wigwams	خیمه مسکن
hovels	پناهگاه خیمه
decamps	خیمه بر بستن
decamping	خیمه بر بستن
lodged	خیمه زدن
decamped	خیمه بر بستن
maroczy bind	خیمه ماروکسی
pitch	خیمه زدن
pitches	خیمه زدن
encage	خیمه برپاکردن
puppet show	خیمه شب بازی
camp	خیمه سرا
decamp	خیمه بر بستن
front headlock and leg lever in knee	خیمه زدن
lodges	خیمه زدن
wigwam	خیمه مسکن
tentmaker	خیمه دوز
tenter	خیمه دوز
puppeteer	خیمه شب باز
puppeteers	خیمه شب باز
tentage	خیمه زنی
lodge	خیمه زدن
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
puppet	عروسک خیمه شب بازی
puppets	عروسک خیمه شب بازی
tenter	مستحفظ خیمه دار
marquee	خیمه بزرگ سایبان
underhook	خیمه و رکبی زدن
jumping jack	عروسک خیمه شب بازی
marquees	خیمه بزرگ سایبان
encamps	خیمه برپا کردن
encamping	خیمه برپا کردن
teepee	خیمه سرخ پوستان
Punch and Judy shows	نمایش خیمه شب بازی
Punch and Judy show	نمایش خیمه شب بازی
pavilion	درکلاه خیمه زدن
pitch	خیمه زدن برپاکردن
fantoccini	عروسک خیمه شب بازی
pitches	خیمه زدن برپاکردن
booth	سایبان خیمه پاسگاه
pavilions	درکلاه خیمه زدن
encamp	خیمه برپا کردن
encamped	خیمه برپا کردن
booths	سایبان خیمه پاسگاه
tepee	خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees	خیمه مخروطی سرخ پوستان
marionette	عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
scaramouche	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
scaramouch	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
marionettes	عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
front underlock	خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
yurta	خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurt	خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
favourite	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
to pull the wires	سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
turn to	توجه
attendance	توجه
notes	توجه
assiduity	توجه
tendance	توجه
advertency	توجه
attendances	توجه
advertence	توجه
attentiveness	توجه
attention to orders	توجه
adverence	توجه
unresponsive	بی توجه
heeding	توجه
heeded	توجه
heed	توجه
mindfulness	توجه
mindfully	با توجه
note	توجه
noting	توجه
inattentive	بی توجه
keeps	توجه
keep	توجه
oblivious	بی توجه
listless	بی توجه
heedfulness	توجه
regard	توجه
heedfully	با توجه
listlessly	بی توجه
heeds	توجه
re	با توجه به
re-	با توجه به
attentions	توجه
NB	توجه!
remark	توجه
remarks	توجه
remarking	توجه
regarded	توجه
care	توجه
cared	توجه
cares	توجه
attention	توجه
regards	توجه
unconsidered	بی توجه
remarked	توجه
interesting	جالب توجه
cautions	توجه کنید
cautioning	اخطار توجه
cautioning	توجه کنید
engaging	جالب توجه
tent	توجه کردن
cautioned	توجه کنید
introversion	توجه بدرون
caution	توجه کنید
look after	توجه داشتن به
tents	توجه کردن
caution	اخطار توجه
cautions	اخطار توجه
intentness	سرگرمی توجه
unwitting	بی توجه بی هوش
polarities	توجه به قطب
warnings	توجه به خط ر ممکن
hypoprosexia	فقدان توجه
hypoprosessis	فقدان توجه
warning	توجه به خط ر ممکن
notations	ثبت توجه
inattention	فقدان توجه
inattention	عدم توجه
notwithstanding	بدون توجه
wistfully	با دقت و توجه
cautioned	اخطار توجه
notation	ثبت توجه
favored	توجه مرحمت
auspice	حسن توجه
liberals	جالب توجه
liberal	جالب توجه
yummy	جالب توجه
favoured	طرف توجه
on this <adv.>	با توجه به این
hereunto <adv.>	با توجه به این
hereto <adv.>	با توجه به این
favouring	توجه مرحمت
favour	توجه مرحمت
attention deficit	کاستی توجه
attention getting	توجه طلب
attention seeking	توجه طلب
attention span	فراخنای توجه
span of attention	فراخنای توجه
attention to orders	توجه کنید
favoring	توجه مرحمت
favors	توجه مرحمت
for this purpose <adv.>	با توجه به این
concerning this <adv.>	با توجه به این
as to that <adv.>	با توجه به این
notices	توجه اطلاع
noticed	توجه اطلاع
eye catcher	چیزجالب توجه
notice	توجه اطلاع
welfare	توجه کردن
favor	توجه مرحمت
favours	توجه مرحمت
field of attention	میدان توجه
at nurse	در توجه دایه
noticing	توجه اطلاع
detraction	کاهش توجه
devil may care	بی توجه به مقام
focal point	کانون توجه
considerations	توجه تامل
considerations	توجه مراعات
consideration	توجه تامل
consideration	توجه مراعات
figure on	توجه کردن
striking	قابل توجه
see after	توجه داشتن به
considerable	قابل توجه
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
get with it <idiom>	توجه کردن
pay attention <idiom>	توجه کردن
safe keeping	حفافت توجه
riding high <idiom>	جالب توجه
auspices	حسن توجه
strikingly	قابل توجه
mark	توجه کردن
marks	توجه کردن
regards	رعایت توجه
regarded	رعایت توجه
polarity	توجه به قطب
regard	رعایت توجه
attend	توجه کردن
Take care of the infant.	از نوزاد توجه کن
self care	توجه از خود
take care of	توجه کردن از
to watch over	توجه کردن