English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
data compaction داده فشاری
Other Matches
compound compression فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
compressive فشاری
komi فشاری
pressure device ماسوره فشاری
pressure welding جوشکاری فشاری
head ارتفاع فشاری
push key تکمه فشاری
head pressure ارتفاع فشاری
press key تکمه فشاری
push shot ضربه فشاری
push button switch تکمه فشاری
snap fastener دکمه فشاری
die cast ریختن فشاری
pressure welding جوش فشاری
hard board تخته فشاری
pressure butt welding جوشکاری لب به لب فشاری
pression pipe لوله فشاری
pressboard تخته فشاری
pressure fraction کسر فشاری
force pump تلمبه فشاری
pressure sweeping روبیدن فشاری
thrust bolt پیچ فشاری
force feed oiler روغندان فشاری
compression strength تاب فشاری
achi komi دفاع فشاری
compressive yield point حدجهمندگی فشاری
thumb دگمه فشاری
push button کلید فشاری
push button دکمه فشاری
compression strength توان فشاری
compression strength استحکام فشاری
compression stress تنش فشاری
constrictor knot گره فشاری
compression wave موج فشاری
compressive load application بار فشاری
compressive stress تنش فشاری
compressive stress خستگی فشاری
duplex pressure proportioner مخلوط کن دو فشاری
pushed ضربه فشاری
push ضربه فشاری
thumbed دگمه فشاری
thumbing دگمه فشاری
compression strength مقاومت فشاری
thumbs دگمه فشاری
pushes ضربه فشاری
compression flange سپر فشاری
compression molding قالبگیری فشاری
compression flange عضو فشاری
filter press صافی فشاری
compression spring فنر فشاری
filterpress پالونه فشاری
pressure device عامل فشاری مین
centralized oil shot system روغنکاری متمرکز فشاری
net push ضربه فشاری از لب تور
press cutting برش دهنده فشاری
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
compression test specimen نمونه ازمون فشاری
cold pressed forging اهنگری فشاری سرد
compressive yield point نقطه لهیدگی فشاری
pressure weldable قابل جوشکاری فشاری
compression specimen نمونه ازمایش فشاری
cold pressure welding جوشکاری فشاری سرد
compression riveter دستگاه پرچ فشاری
compression molding ریخته گری فشاری
pressure lubrication دستگاه روغنکاری فشاری
press casting ریخته گری فشاری
pressure weld جوش دادن فشاری
brass pressure casting برنج ریختگی فشاری
mae west جلیقه نجات فشاری
thrust hardness درجه سختی فشاری
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
resistance pressure welding جوشکاری فشاری مقاومتی
firing pressure device ماسوره فشاری مین
fumikumi لگد فشاری به پایین
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
press cast process فرایند ریخته گری فشاری
tobi komi ضربه فشاری پا در حال پرش
pitometer log سرعت سنج فشاری پیتومتری
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
alumino thermit pressure welding جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
pressure die casting ریخته گری حدیدهای فشاری
molten metal pressure welding روش جوشکاری ذوبی-فشاری
pressure casting قطعه ریخته گری فشاری
pieze واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
superincumbent دارای فشار زیاد فشاری
drag in <idiom> پا فشاری روی موضوع دیگری
pressure die casting machine دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
bend خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pressure die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
drill press متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
constant temperature pressure welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
associative addressing روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
gremlins خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
gremlin خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
serials یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
checked محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
cells در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
long integer عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
receives ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
looped برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
loop برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
verification بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
retrieval مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
loops برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
cim استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
batches ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
doubled دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
paralleled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com