Total search result: 201 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
data handling |
داده گردانی |
|
|
Other Matches |
|
strain hardenability |
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد |
strain hadening |
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی |
short cycle annealing |
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
rambled |
سر گردانی |
ramble |
سر گردانی |
regimental |
گردانی |
rambles |
سر گردانی |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
runaround |
دور سر گردانی |
file handling |
پرونده گردانی |
rectification |
راست گردانی |
thinning |
رقیق گردانی |
repeal |
باز گردانی |
hardening |
سخت گردانی |
rim drive |
لبه گردانی |
repeals |
باز گردانی |
revolvable |
دور گردانی |
exception handling |
استثنا گردانی |
transliteration |
نویسه گردانی |
magnetization |
مغناطیس گردانی |
hardening furnace |
کوره سخت گردانی |
curing vessel |
فرف سخت گردانی |
curing oven |
کوره سخت گردانی |
cure rate |
سرعت سخت گردانی |
hardening constituent |
جزء سخت گردانی |
hardening room |
اطاق سخت گردانی |
hardening distortion |
شکستگی سخت گردانی |
magnetic biasing |
مغناطیس گردانی مقدماتی |
hardening crake |
ترک سخت گردانی |
hot tempering |
سخت گردانی درجهای |
magnetizing current |
جریان مغناطیس گردانی |
radiation hardening |
سخت گردانی تابشی |
magnetization characteristic |
منحنی مغناطیس گردانی |
toughen by sparks |
سخت گردانی با جرقه |
magnetizing field |
میدان مغناطیس گردانی |
quench age hardening |
سخت گردانی و ترساندن |
temper hardening |
سخت گردانی بازپخت |
nitrogen hardening |
سخت گردانی ازتی |
strain hadening |
سخت گردانی کرنشی |
precipitation hardening |
سخت گردانی رسوبی |
induction harening |
سخت گردانی القائی |
induced magnetization |
مغناطیس گردانی القائی |
strain hadening |
سخت گردانی سرد |
direct quenching |
سخت گردانی مستقیم |
quenching and tempering |
ترساندن و سخت گردانی |
softening point |
نقطه نرم گردانی |
partial jurisdiction |
حق خود گردانی محدود |
austemper |
سخت گردانی حرارتی |
electrolytic deposition |
متالیزه گردانی گالوانیکی |
aging |
سخت گردانی زمانی |
work hardening |
سخت گردانی سرد |
broken hardening |
سخت گردانی شکسته |
case hardening |
سخت گردانی سطحی |
hard surfacing |
سخت گردانی سطحی |
cementation |
سیمانکاری سخت گردانی |
age hardening |
سخت گردانی زمانی |
double hardening |
سخت گردانی مضاعف |
ausformig |
سخت گردانی اوستینیتی |
softening furnace |
کوره نرم گردانی |
austemper |
سخت گردانی باینیت |
case harden |
سخت گردانی سطحی |
selective hardening |
سخت گردانی انتخابی |
simplifcation |
ساده گردانی مختصر سازی |
simplification |
ساده گردانی مختصر سازی |
strain age hardening |
سخت گردانی کرنشی زمانی |
depth of hardening zone |
عمق ناحیه سخت گردانی |
carburizer |
ماده ویژه سخت گردانی |
mold drying oven |
کوره خشک گردانی قالبی |
age hardening susceptibility |
تقبل سخت گردانی زمانی |
reinstatement of revolving credit |
اعتبار گردانی را تجدید کردن |
battalion landing team |
تیم پیاده شونده گردانی |
quenched and tempered condition |
حالت ترساندن و سخت گردانی |
simplifications |
ساده گردانی مختصر سازی |
gas case hardening |
سخت گردانی پوسته گازی |
cold upsetting die |
حدیده چاق گردانی سرد |
hardening strain |
تغییر طول سخت گردانی |
self hardening steel |
فولاد خود سخت گردانی |
salt bath hardening |
سخت گردانی حمام نمک |
hard facing alloy |
الیاژ سخت گردانی سطحی |
oil hardening steel |
فولاد سخت گردانی روغنی |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
gas fired hardening tempering furnace |
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز |
air hardening |
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی |
salt bath case hardening |
سخت گردانی سطحی حمام نمک |
quenching and tempering furnace |
کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن |
high frequency induction hardening |
سخت گردانی القایی فرکانس بالا |
flame hardening |
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
dispersion hardening |
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
cyaniding |
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
age hardening |
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان |
tempering (metallurgy) |
بازپخت [سخت گردانی] [دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن] [فلز کاری] |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
associative addressing |
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
serials |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallelled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallels |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
paralleling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serial |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
parallelling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
wait time |
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه |
ascend |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
ascends |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
ascended |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
long integer |
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود |
receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
bureau |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
bureaus |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
looped |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
tree |
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است . |
loop |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
preparation |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
retrieval |
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده |
preparations |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
verification |
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری |
ddl |
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
loops |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
output bound |
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد |
onion skin language |
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند |
batch |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
batches |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
analogue |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
soft clip area |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
input bound |
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد |
cim |
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده |
analogues |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
paralleling |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallelling |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallel |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallels |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
double |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
plex database |
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند |
residual |
نرخ داده در یافتی ناصحیح وکل داده ارسالی |
extracted |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
extract |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
doubled up |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
db/dc |
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده |