English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
English Persian
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
Search result with all words
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
Other Matches
barters دادوستد کالا
bartering دادوستد کالا
bartered دادوستد کالا
barter دادوستد کالا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
indirect objects کالا اعتراض کردن
objects کالا اعتراض کردن
to offer عرضه کردن [ کالا]
objecting کالا اعتراض کردن
objected کالا اعتراض کردن
object کالا اعتراض کردن
direct objects کالا اعتراض کردن
released ترخیص کردن کالا
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
acceptance of goods قبول کردن کالا
release ترخیص کردن کالا
releases ترخیص کردن کالا
to boycott goods تحریم کردن کالا
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
lot کالا بقطعات تقسیم کردن
plundrage غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
stowage حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
snake out خارج کردن کالا از انبار ناو
lighters با قایق باری کالا حمل کردن
lighter با قایق باری کالا حمل کردن
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
passing action عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
rig the market با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
roll on roll off سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
trafficked کالا
trafficking کالا
traffics کالا
product کالا
commodity کالا
traffic کالا
chattel کالا
stuffed کالا
traffick کالا
products کالا
stuff کالا
commodities کالا
matter کالا
matters کالا
article کالا
produce کالا
produces کالا
mercery کالا
object of sale کالا
mattering کالا
materials کالا
material کالا
mattered کالا
articles کالا
produced کالا
ware کالا
merchandise کالا
cargo کالا
cargoes کالا
wares کالا
stuffs کالا
good کالا
goods کالا
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
gluts فراوانی کالا
gluts وفور کالا
order for goods سفارش کالا
stock requisition درخواست کالا
stowage انبار کالا
on receipt of the goods برسیدن کالا
mock up مدل کالا
showroom نمایشگاه کالا
fair نمایشگاه کالا
storeroom انبار کالا
stock room انبار کالا
lien on goods حق حبس کالا
fairer نمایشگاه کالا
fairest نمایشگاه کالا
showrooms نمایشگاه کالا
glut وفور کالا
draft بسته کالا
glut فراوانی کالا
interchange مبادله کالا
drafted بسته کالا
inventories موجودی کالا
samples نمونه کالا
commodities کالا جنس
margin utility حد مطلوبیت کالا
on receipt of the goods بوصول کالا
fate of goods وضعیت کالا
inventory صورت کالا
depots انبار کالا
depot انبار کالا
drafts بسته کالا
handling of goods جابجایی کالا
exclusion principle کالا نیستندشد
interchanging مبادله کالا
interchanges مبادله کالا
fairs نمایشگاه کالا
commodity کالا جنس
interchanged مبادله کالا
inventory موجودی کالا
sample نمونه کالا
collection of goods دریافت کالا
commodity code علامت کالا
traffics مبادله کالا
hold انبار کالا
commodity exchange مبادله کالا
commodity exchange بورس کالا
commodity flow جریان کالا
commodities exchange بورس کالا
commodity agreement موافقتنامه کالا
trafficked مبادله کالا
traffic مبادله کالا
commodity broker دلال کالا
holds انبار کالا
commodity broker واسطه کالا
commodity catalogue کاتالوگ کالا
commodity code رمز کالا
commodity code شماره کالا
commodity market بازار کالا
copper alloy همبسته کالا
trafficking مبادله کالا
sampled نمونه کالا
warehouse انبار کالا
consignor فرستنده کالا
warehouses انبار کالا
bill of goods صورت کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
interchange مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
stocked موجودی کالا ذخیره
design change تغییر شکل کالا
proforma پیشنهاد فروش کالا
storehouses مخزن انبار کالا
storehouse مخزن انبار کالا
delivery order دستور تحویل کالا
selling costs هزینههای فروش کالا
product liability مسئوولیت در قبال کالا
stock موجودی کالا ذخیره
price tag برچسب قیمت کالا
catalogue price قیمت کالا درکاتالوگ
dead pledge گرو زمین و کالا
initial campaign معرفی کالا به بازار
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
goods received note برگه دریافت کالا
freight forwarder حمل کننده کالا
consignment note سند ارسال کالا
goods train قطار حمل کالا
goods trains قطار حمل کالا
consignor حمل کننده کالا
turnover tax مالیات بر گردش کالا
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
containerization حمل کالا با کانتینر
unit cost هزینه هر واحداز کالا
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
sales tax مالیات بر فروش کالا
prices ارزش پولی کالا
price ارزش پولی کالا
identification of supplies تشخیص هویت کالا
total revenue قیمت کل فروش یک کالا
trade channel کانال توزیع کالا
handling charges هزینههای جابجایی کالا
goods inwards sheet برگ تحویل کالا
fairing ارمغانی که از نماسشگاه کالا
consignor ارسال کننده کالا
mass production of goods تولید انبوه کالا
storeroom مخزن انبار کالا
launch جا انداختن کالا در بازار
launched جا انداختن کالا در بازار
destination port بندر تحویل کالا
trade مزاحمت مبادله کالا
strike below بردن کالا به انبار
trade حمل کالا با کشتی
delivery تحویل کالا دادن
launches جا انداختن کالا در بازار
distribution system شبکه توزیع کالا
discount of goods تخفیف روی کالا
clearance ترخیص کالا ازگمرک
on approval خرید کالا به شرط
marketing area منطقه توزیع کالا
materiel cognizance مدیریت تشخیص کالا
stock requisition تقاضا جهت کالا
distribution cost هزینه توزیع کالا
launching جا انداختن کالا در بازار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com