English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
court of appeal دادگاه استان
courts of appeal دادگاه استان
court of province دادگاه استان
Search result with all words
county magestrate قاضی دادگاه استان
state attorney نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
state's attorney نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
Other Matches
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
remanet احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
writs دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ دستور دادگاه حکم دادگاه
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
eparchy استان
provinces استان
county استان
counties استان
province استان
provice استان
shire استان
shires استان
nomarchy استان
sectionalism استان گرایی
states دولت استان
Zanjan استان زنجان
stating دولت استان
stated دولت استان
state- دولت استان
state دولت استان
Azerbaijan استان آذربایجان
massachusetts استان ماساچوست
massachusett استان ماساچوست
Moldavia استان ملداوی
manchuria استان منچوری
state bank بانک استان
county towns حاکم نشین استان
pomeranian اهل استان "ژپومرانیا"
maritime استان بحری یاساحلی
upstater اهل شمال استان
welch اهل استان ولزانگلستان
shire به استان تقسیم کردن
county town حاکم نشین استان
shires به استان تقسیم کردن
Nain شهر نائین در استان اصفهان
hoosier لقب استان ومردم ایندیانا
posse comitatus قدرت قانونی یک بخش یا یک استان
sectionalism طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
state flower گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
the story is at an end استان به پایان رسیده است
welcher اهل استان ولز انگلستان
Qainat منطقه قائنات در استان خراسان
Welsh اهل استان ولز انگلستان
quebec استان " کبک " در مشرق کانادا
welsher اهل استان ولز انگلستان
hawk eye کنیه اهل استان ایوا
texas استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
jayhawker لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
tarheel اهل استان کارولینای شمالی امریکا
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
the principality استان WALES که اسما بران حکومت دارد
the principality of wales استان WALES که اسما بران حکومت دارد
illinois استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
Rudbar شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
forums دادگاه
tribunals دادگاه
tribunal دادگاه
courthouses دادگاه
courthouse دادگاه
court division دادگاه
courts دادگاه
courtrooms دادگاه
court of law دادگاه
judgement seat دادگاه
judgement hall دادگاه
court دادگاه
forum دادگاه
courtroom دادگاه
court of justice دادگاه
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Reihan ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
decrees قرار دادگاه
kangoroo court دادگاه محلی
judicial confession اقرار در دادگاه
receivership امانت دادگاه
auto da fe رای دادگاه
questor افسررئیس دادگاه
courtroom اطاق دادگاه
courtrooms اطاق دادگاه
court of appeal دادگاه پژوهش
recourse action رجوع به دادگاه
ushers دربان دادگاه
ushering دربان دادگاه
ushered دربان دادگاه
usher دربان دادگاه
rehearing تجدیدجلسه دادگاه
jurisdiction of the court صلاحیت دادگاه
court of appeal دادگاه استیناف
police court دادگاه خلاف
police power دادگاه پلیس
district court دادگاه بخش
court martial دادگاه نظامی
court of petty offences دادگاه لغزش
peace court دادگاه بخش
municipal court دادگاه داخلی
disciplinary tribunal دادگاه انتظامی
court martiall دادگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
court of iquiry دادگاه رسیدگی
court of grievances دادگاه مظالم
court session جلسه دادگاه
criminal court دادگاه جنایی
court of first instance دادگاه بدوی
court of first instance دادگاه شهرستان
petty session دادگاه سیار
per curium به وسیله دادگاه
country court دادگاه بخش
president of the court رئیس دادگاه
municipal court دادگاه شهرداری
court of appeals دادگاه استیناف
prsbytery دادگاه شرعی
assize court دادگاه جنایی
quaestor افسررئیس دادگاه
administrative tribunal دادگاه اداری
quarter sessions دادگاه استینافی
courts of appeal دادگاه پژوهش
courts of appeal دادگاه استیناف
beadle منادی دادگاه
provost court دادگاه پادگانی
canonry دادگاه شرع
military court دادگاه نظامی
eyre دادگاه سیار
military tribunal دادگاه نظامی
martial court دادگاه نظامی
contempt og court اهانت به دادگاه
magistrates court دادگاه جنحه
circuit court دادگاه استیناف
circuit court دادگاه منطقهای
queens bench division دادگاه ملکه
decreeing قرار دادگاه
warnings اخطاریه دادگاه
police force دادگاه پلیس
police forces دادگاه پلیس
landesgericht دادگاه ایالتی
writ حکم دادگاه
writ قرار دادگاه
writs حکم دادگاه
writs قرار دادگاه
rota دادگاه کاتولیکی
juvenile court دادگاه نوجوانان
juvenile court دادگاه اطفال
juvenile courts دادگاه اطفال
evoke به دادگاه بالاتربردن
evokes به دادگاه بالاتربردن
rotas دادگاه کاتولیکی
bars وکالت دادگاه
bar وکالت دادگاه
court division بخش دادگاه
warning اخطاریه دادگاه
divan دادگاه اسلامی
diwan دادگاه اسلامی
evoking به دادگاه بالاتربردن
decreed قرار دادگاه
kangaroo court دادگاه پوشالی
juvenile courts دادگاه نوجوانان
tribunal دادگاه محکمه
tribunals دادگاه محکمه
forum دادگاه محکمه
forums دادگاه محکمه
court of inquiry دادگاه تفتیش
courts of inquiry دادگاه تفتیش
Chief Justice رئیس دادگاه
Chief Justices رئیس دادگاه
superior court دادگاه تمیز
superior court دادگاه عالی
summary court دادگاه بدوی
special tribunal دادگاه اختصاصی
decree قرار دادگاه
kangaroo court دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts دادگاه پوشالی
citing به دادگاه خواندن
law courts دادگاه قضایی
law court دادگاه قضایی
kangaroo courts دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts دادگاه مندرآوردی
cites به دادگاه خواندن
cited به دادگاه خواندن
cite به دادگاه خواندن
kangaroo court دادگاه مندرآوردی
termtime دوره اجلاسیه دادگاه
rectus in curia اعاده حق ترافع در دادگاه
criminal court division بخش دادگاه جنایی
small claims court دادگاه دعاوی کوچک
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
state's evidence گواه دادگاه جنایی
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com